ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یا شدیدالعِقاب
آنها که برایمان هدیه خسارت محض آوردند!
بجای پیش قاضی نشستن،پشت به قاضی و مقابل ملت نشستهاند.
آنها که ترک فعلشان یک دهه کشور را به عقب برده است!
بجای زندان با اعمال شاقه، در کاخها لمیده و منتظر بازگشت به منصب والا می باشند.
آنها که با دشمن پلاسیدهاند به جاسوسی و دریافت گرین کارت!
بجای بالای دار و پوساندن کفن، در بولتنها به دادن دستورالعمل مراکز دولت مشغول و قلمها در فرسایش.
آنها که آدرس فشار بر ملت و ناتوان کردن مملکت می دادند!
بجای حبس طویل مدت و شلاق، ساکن در هتل اوین و مشغول با موبایل و خنده به ملت.
نشان همین کافی است!
بگردیم لنگ کار پیدا کنید ای مردان مردم نیست این نشان پنهان،اما گم است پیک و پیکار مردان این آورد.
آیا نیست شما را ترس از روز پسین!
آنجا که دادار شود الشدیدالعِقاب!!؟
یا رحمان قبل از ازل
نوشتن را در پی نوشتم
گفتارم را هم آنجا نوشتم
دیدنها را هم باز نوشتم
شنیدنها را همراهش نوشتم
احساها را اضافه نوشتم
غم و اندوه را کم نوشتم
شوق و شادی را تمام نوشتم
خشم و غضب را چرا نوشتم
مرگ عزیزان را چون نوشتم
فراق را در بد تنگنا نوشتم
جسیم را با بسیم لب نوشتم
استرس را با قلم زرد نوشتم
جنگهار با نی تر قرمز نوشتم
آرامش را مداد آبی نوشتم
فراموشی را هیچگاه نه نوشتم
ترس رابا وحشت لرزان نوشتم
شگفتی خویش را با تعجب نوشتم
غرور خویش را با تفرعن نوشتم
سربلندی خود را با محبت نوشتم
امید را با عشق به آینده نوشتم
حسادت را برای همه نه نوشتم
بی عدالتی را با بی میلی نوشتم
گناه را با تاسف بسیار نوشتم
حقارت را با دلخوری نوشتم
..... چگونه سرنوشتم را نوشتم
سرنوشتم را سبز نوشتم؟
آنچنان انسانهای متکبر نزد افکار مردم خوار می باشند که خود بیخبرند و نادان.
وقتی انسان حسن روحانی را که در چشم مان کوچک بود آنرا ریز و بی مقدار کرد که دیدیم او خودش را تافته جدا بافته از مردم می بیند!
برعکس کسانی که خود را چون مردم می بینند هر روز عزیزتر و بزرگتر بلکه بزرگوارتر می شوند
چقدر این انسانها حقیر هستند که در خود نخوت را پرورش میدهند
در تعجب هستم که او چگونه چنین لباسی را پوشیده عمامه نموده و هنوز یا قرآن را مطالعه نکرده و یا مثل همان جماعت جمود جاهلیت قرآن را حفظ کرده ولی در او جز ذلت و کفر نیفزوده.
آیا او یک امیر در کشور اسلامی است کاش یکبار نهج البلاغه را نه فقط نامه امیرالمومنین به مالک اشتر را مطالعه میکرد و میدید از امیر اسلامی تا او ، فاصله از جنگل تا یک ویروس داخل یک میکروب هم بیشتر است.
وای بر چنین کسی که بر ما آزموده شد
یا ارحم الراحمین
عشق چیست؟
یک آیه از هزاران آیه تو را پیر کند
فَاسْتَقِمْ کَمَآ أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
پس (اى پیامبر!) همان گونه که مأمور شده اى(فرمان داده شده ای)، استوار باش(مقاومت کن) و (نیز) هر کس که با تو، به سوى خدا آمده است، و سرکشى نکنید(افراط و تفریط نورزید) که او به آنچه مىکنید بیناست.
هود-112
چرا؟
مگر پیامبر استقامت نداشت یا مقاومت نمی کرد
نه! پس چرا؟
چون از امت می ترسید
بله این امت است که اسقامت نمی کند و این است که شهد صبر از کفش می رود و بهشت را با لذات بی خود و ناچیز دنیایی عوض می کند
پیامبر رحمت باید هم از این آیه پیر شود
چون او ما را بیش از خودمان می شناخت.
نمونه مقاومت نکردن و دشمنی با مقاومت سخنی است که امروز از انسانهای مدعی مسلمانی بلند است از سلاطین کشورهای اسلامی همه به شهد استقامت پشت کرد و به لذت جویی بی خاصیت گرویده اند تا جایی که پیامد این نوع نگاه آشکار است بن سلمان که به یمن حمله می کند و گاو شیر ده آمریکا شده است بعلت این است که نمی خواهد استقامت ورزد خیال می کند که استقامت کار سختی است و قزافی هم با همه ادای استقامت در آوردند وقتی به روز سیاه نشست که از استقامت روی گرداند و تسلیم شد وقتی چنین شوی که کمی چرب و چلیس دنیا را بچشی روزگارت در دنیا و آخرت به آتش می کشی.
در سالروز وفات شهادت گونه پیامبری هستیم که آنقدر غصه امت اش می خورد که یک آیه او را پیر می کند
و آن همان کلمه استقامت و در پی آن معک است
ای کاش خدا از امت بی حالی چون ما این درخواست را نکرده بود تا ملت هایی بنام اسلام روزگار خود را سیاه نمی کردند
و پیامبری بخاطر آنها پیر نمی شد
کاش......
کاش کسانی که مدعی هستند این را درک می کردند که میوه مقاومت چقدر شیرین تر از تسلیم و ذلت است
عزت و بزرگی در مقاومت است نه سر خم کردن پیش زورگویان
کسانی که می خواهند بهانه از استکبار بگیرند تنها استلالی که دارند همین جمله است
برجام را می پذیریم چون تاب مقامت در برابر استکبار را نداریم
اف .ای .تی .اف را باید بپذیریم چون تاب مقاومت در هژمونی جهانی را نداریم
..... می پذیریم چون بلد نیستیم مقاومت کنیم مقاومت تا کی؟؟؟؟
بعضی مقاومت را لحظه ای فرض می کنند نه تا شیطان است پس توطئه هم هست تا استکبار هست دشمنی هست پس مقاومت همیشگی است نه لحظه ای!
البته مقاومت در مسیر خود برای همین دنیا هم شهدهای بجا می گذارد اگر هوای نفس بگذارد و قدمهای ما را نلرزاند وگر نه این شیرینی ها زود گذر شده و مخمصه ادامه می یابد و دور باطل ادامه می یابد همان که ما دچارش هستیم.
ای کاش کسانی که اینقدر ترسو هستند از مقاومت، اینقدر فرصت طلب نبودند که در کسوت مسئول در آیند
ای کاش.ای کاش.......
عشق این است که فقط یک آیه تو را پیر کند
عشق به امت چقدر عالی ! چقدر والا !
بر تو صلوات و درود فراوان باد بخاطر این عاشقی ات
.... کاش همه عاشقان چنین باشند!
کاش باشند عاشق آنان که باید باشند!
کاش بشوند عاشق آنان که نیستند!
آنان که ندارند اراده پیدا کنند!
رحلت پیامبر اعظم (ص) و سلاله پاکش اما حسن علیه السلام و اما رضا علیه السلام تسلیت باد
یا محبوب
تقریبا هستیم در میدان نه وقت خوب
بل وقت خوب بودن
هنگامی که باید مسکن بسازیم که در آن مردم آرامش پیدا کنند گم می شویم
وقتی آرامش از همین افراد گرفته می شود می آیم که باعث آرامش شویم
چه راحت آسایش مردم را می گیریم
و چقدر بد بود که هنگام بلا هم گم می شدیم
کاش هنگام گرفتن آرامش برای رسیدن به آسایش گم می شدیم
ما چگونه مردمی هستیم
... ناشناخته در زمان
... نا آگاه به مکان
فریاد از این همه دنیا طلبی در وقت مطلوب
و درود بر این همه همت هنگام طالب