ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یا حق
وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ
وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ
وَشَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ
وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ
وَمَا نَقَمُواْ مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ
الَّذِى لَهُ مُلْکُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ شَهِیدٌ
سوگند به آسمان که داراى برجهاى بسیار است.
به روز موعود سوگند.
به شاهد و مشهود سوگند.
مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش).
همان آتش پر هیزم.
آنگاه که آنان بالاى آن نشسته بودند.
و تماشاگر شکنجهاى بودند که نسبت به مؤمنان روا میداشتند.
آنان هیچ ایرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنکه به خداى عزیز و حمید ایمان آورده بودند.
آن که حکومت آسمانها و زمین براى اوست و خداوند بر هر چیز گواه است.
1-9بروج
إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُواْ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُواْ فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ
همانا کسانى که مردان و زنان با ایمان را مورد آزار و شکنجه قرار دادند و توبه نکردند، پس براى آنان عذاب دوزخ و همچنین عذاب سوزان است.
10-بروج
وقتی مسلمانان میانمار در حال سوخته شدن توسط بودائیان متعصب هستند وقتی یادمان است که سازمانهای عریض و طویل در جهان برای احقاق حقوق بشر به در و دیوار میزنند
اما هیچ سخنی از یک نسل کشی در یک کشور نمیشود
و رئیس جمهور این کشور اقلیت مسلمان این کشور را شهروند این کشور نمیداند و بهتر است بگویم بشر نمیداند
وقتی در کشورهای طرفدار بشر! آزار به یک حیوان را بر نمیتابند
اما سوختن زن و بچه و بزرگ و کوچک یک گروه بشر فقط بخاطر مذهب سوخته میشوند و صدای این سازمانها بلند نمیشود که هیچ خود را بخواب زدهاند که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده و نمیدهد
خانم گیرنده جایزه صلح نوبل(بهتر است که جایزه آبروریزی بشر برای صلح نام بگیرد) خانم «آنگ سوچی» که مثلا نماد صلح خواهی در این کشور است از این برخورد هم کیشانش با مسلمانان حمایت میکند و مسلمانان را شهروند میانمار نمیداند باید به عمق این جایزه و اهداف آن پی برد!
بشر کیست و انسان کیست؟
بهتر است بگوئیم آدم کو؟
آیا در این جهان پر از صداهای گنده برای یک اقلیت جهانخوار چیز دیگری هم هست؟
واقعا باید گفت یک هولوکاست است وقتی انسانها را در برابر دوربینهای مختلف به آتش میکشند و هیچ کس هیچ اعتراضی ندارد
جرم این انسانهای بیگناه چیست جز مسلمان بودن؟
وای بر ما و این نظم جهانی
وای بر ما و این همه بیعدالتی
وای بر ما و این همه نداشتن اراده
وای بر ما و سرگرمیهای دنیایی
چه شده است ما را
چگونه میتوانیم نام خود را مسلمان بگذاریم و انسانی را در حال آتش گرفتن بدست یک بودایی(ضد بشر) مشاهده کنیم
چه شده است ما را
چگونه ساکت نشستهایم
.....
از این وضع باید آتش بگیریم
و سوز درونمان یک لحظه ما را در جا نگه ندارد
.... چه شده ما را
چه باید کرد....
چه باید دید در قرن بیست و یک
قرنی که بشر خیلی از دوران اخدود دور شده است ولی مثل اینکه هنوز همانجاست
وای بر ما
که در چنین جهانی زندگی میکنیم و زندهایم.
ماه ضیافت خداست
اگر در دعای خودمان این خفت را یاد نکنیم و این غفلت را
و یاد این انسانهای سوخته شده و درحال سوختن و کشته شدن نباشیم باید نام خود را از انسان حداقل تغییر دهیم
خدایا ما را از این وضع جهان نجات بده! و کسانی که این انسان سوزی را انجام داده و کسانی که حمایت کردهاند و کسانی که دلشان سوز این سوختهها را ندارد یکجا خالد در آتش خشم خود نما!
در سراشیبی عشق افتاده ولی نمیداند این شیب یعنی چه، غمی که تمام وجودش را گرفته مثل خوره بر جان اوست.
لکنت زبان هم خود یک غوز بر مشکلات افزوده است! با این تفاسیر چگونه خود را به قلعه برساند.
دیگرانی به او سنگ میزنند تا پشیمان شود از آمدن شاید هم رفتن، راهی که انتخاب کرده راهی آسان مینمود که میشود آنرا طی کرد اما دستاندازی در کارش را قبلا تصور نمیکرد اما امروز یک معضل بزرگ در پیش روی اوست.
وقتی که در تقلای شکست نخوردن هستی وقتی که دیگر آخرین رمقهای خود را برای نرسیدن پشتات بکار میگیری انگار امید نقطهای است که باید از دست ندهی، باید به خود امیدوار باشی و تلاش کنی تلاش خود یک موفقیت بزرگ است انسانهای بزرگ از نا امیدی فرار کردهاند و به دامن تلاش خود جهیدهاند!
گوشهای دنج میخواهی برای چه خود خلوت خویش شو کار تمام است تو پیروزی اگر فکرش را بکنی که هرکس به اندازه توان خود تلاش کرده است و چیزی کم نگذاشته پیروز است و موفق تو موفق هستی چون بر خود واجب کردی که تا آخرین توان و قدرت خود مقاومت کنی، خیال میکنی حریف تو نقطه ضعف ندارد مسلم دارد هرچند تو از آن خبر نداشته باشی!
این هم بلایی است ما را ناآگاهی و بیاطلاعی! مگر دانستن را نمیخواستی، این بدست نمیآید مگر جستجو و یافتن مگر پیگیر بودن و رحمت کشیدن با این کوشش خواهد بود که بدست خواهد آمد بی رنج گنج میسر نمیشود را مگر فراموش کردهایم، هرگز! چنین نیست که فراموش کرده باشیم! گاهی باورمان برای بعضی امور ساده قوی است و برای امور مشکل ضعیف در حالی که باورما باید برای انجام امور سخت باید قوی باشد.
زندگی پستی و بلندی بسیار در جلو ما میگذارد چگونگی رد شدن از آن یک طرح میخواهد ما در این مسیر باید برای هر ماه گاهی هفته و گاه روز و شاید هم ساعت نیاز به طراحی داریم
گاهی باید طرح کلی را کمی عوض کنیم نه اهداف را فراموش کنیم
طرح اگر قرار است ما را به هدف نرساند طرح نیست یک باتلاق است ما باید این کج راهها را بشناسیم و در آن گرفتار نشویم اهداف را همیشه در پیش روی خود آینهوار نگهداریم اگر چنین کردیم موفق خواهیم شد ورنه همیشه در اینکه چه کنیم گرفتاریم و رهایی از آن ممکن نیست!
راستی هنوز برای بخاک رسیدن مرددی نیک بیندیش بیش از آنچه تو برای نشکستن خرج میکنی حریف برای شکست تلاش دارد پس تو در مقاومت سرفراز خواهی شد چون او تندتر از تو خسته خواهد شد
چرا منتظری که تکی را جواب دهی گاهی خود تک بزن
آخر همیشه جواب دادن وقت بیشتری میبرد تا یک تک که توان حریف را ذایل میکند
چقدر دوست داشتنی هستی وقتی در حال سعی خود بسوی هدف عرق میریزی
فکرش را کردهای که قطرات عرقات همچون مروارید بل بیشتر ارزش دارد
چه کسی قدر آن را میداند
همه کسانی که دوستشان داری و کسانی که دوستات دارند
براهی که انتخاب کردهای خوب نگاه کن بیاندیش و در طراز یک ان بسوی جلو حرکت کن و هیچ از تنگی و پیچ واهمه نکن
من میبینم که از همه مشکلات گذشتهای و چه شیرین موفقیت را بغل زدهای... .
با حی
به تو دل بستم و غیر تو کسی نیست مرا
جز تو ای جان جهان دادرسی نیست مرا
عاشق روی توام ای گل بی مثل و مثال
به خدا غیر تو هرگز هوسی نیست مرا
با تو هستم ز تو هرگز نشدم دور ولی
چه توان کرد که بانک جرسی نیست مرا
پرده از روی بینداز به جان تو قسم
غیر دیدار رخت ملتمسی نیست مرا
گر نباشد برم ای پردگی هر جایی
ارزش قدس چو بال مگسی نیست مرا
مده از جنت و از حور و قصورم خبری
جز رخ دوست نظر سوی کسی نیست مرا
شعر: امام خمینی(ره)
چشم یعقوب به دیدار تو حیران مانَد
یوسف از حسن تو انگشت به دندان مانَد
پرده بردار که از شرم تماشای رخت
تا صف حشر ، قمر سر به گریبان مانَد
برتر و بهتر و زیباتر و پاکیزه تری
که بگویم گل روی تو به رضوان مانَد
هر که بر سلسله عشق تو تسلیم نشد
گردنش بسته به قلاده شیطان مانَد
این عجب نیست که تا حشر به یاد لب تو
خضر در آب بقا باشد و عطشان مانَد
گرچه در دیده ما تاب تماشای تو نیست
مهر در ابر روا نیست که پنهان مانَد
همه شب بر سر آنم که ز راه آیی و من
جان نثار قدمت سازم اگر جان مانَد
یوسف مصر ولا بیشتر از این مگذار
چشم یعقوب به دروازه کنعان مانَد
چند باید ز فراق تو به حبس دل ما
ناله بی کسی عترت و قرآن مانَد
به پریشانی بنده نگهای کن مگذار
بیش از این ملت اسلام پریشان مانَد
منبع: اشعار مذهبی
بسمه تعالی
فدک روستایی است در شرق انار با فاصله 5 کیلومتری شهر انار و نزدیک به قربانآباد و خالقآباد و مثل بیشتر روستاهای انار سکونت در آن به کمی گرایش یافته است بدون سکنه محلی؛ جایی که روزی برای خود شور و شوق زندگی جریان داشت. در میان جاده آسفالته بین امین شهر - اسدآباد مهدوی - توکل آباد - قربان آباد(کمی پایینتر) انار قرار گرفته است.
این متن از کتابی است از:
وزارت دفاع ملی
سازمان جغرافیائی کشور
اداره جغرافیائی
بنام:
فرهنگ جغرافیائی
آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران
انار
جلد94- چاپ یکم
برگ NH-40-5سال 1358(در داخل جلد 1357)
البته قابل ذکر است که آنچه بعنوان تعداد جمعیت و... که در این کتاب آمده و آنطور که در مقدمه این کتاب آمده مربوط به گروهی پژوهشگر است که در سال 1353 در فارس سرگرم کار شده و نتیجه کار آنها 138 جلد شده که طبق یک نقشه راهنما(شکل در پستهای قبل آمده است) میباشد که هیچ مبنای اهمیتی قابل ذکری برای نقاط نیست بدین جهت این مجلد هم که بنام انار ثبت است فقط میتوان مرکزیت نقطه را مشخص کند نه اهمیت جمعیتی دارد نه اهمیت تقسیمات کشوری. برای پیدا کردن هر نقطه یا شهر و آبادی ما ماید در نقشه محل آنرا و سپس براساس حروف الفبا آنرا میتوانیم پیدا کنیم.
لذا این مجلد کتاب شهر شهربابک و روستاهایی از رفسنجان و ... را در بر گرفته است.
دیگر نقاط جغرافیایی از قبیل دشت و رود و کوه و.... در همان روستاهایی که کنار آن است توضیح داده شده است.(در مورد فدک بدون هیچ دخل و تصرفی از این کتاب در صفحه 57الی 58 چنین بیان شده است). حتی با اینکه رسمالخط کتاب به من نمیخورد و ... برای امانت با سختی سعی کردم عین نوشته در آید( با این حال پرانتز سبز از من است) مثل چسباندن حروف و غیره در آینده من در نوشته جدید توضیحات و اشتباهات این متن را میآورم و علل آنرا بررسی میکنم امیدوارم که فرصت اجازه دهد.
اما فدک در این کتاب:
فدک FADAK
ده از دهستان انار، بخش حومه، شهرستان رفسنجان، استان کرمان
طج(طول جغرافیایی) َ19 55ْ، عج(عرض جغرافیایی) َ53 30ْ، ارتفاع م(ارتفاع متوسط)1390متر.کویری، گرم خشک در 5 ک م(کیلومتری) خاور انار .
جمعیت: 10 خانوار سرشماری????(????ه.ش) 103 تن.
زبان: فارسی
دین:اسلام؛ شیعه
کار و پیشه:کشاورزی و فرشبافی(5 دستگاه)،فرشها با طرح کاشان .
کشت:آبی؛ آب از چاه نیم ژرف.
فرآوردهها: گندم،جو،پنبه ، یونجه و پسته.
رستینیها: درختان اسکنبیل؛ پوشش گیاهی برای چرای دام.
جانوران: شغال،روباهو خرگوش.
مردم این آبادی از شرکت تعاونی روستایی وخانه انصاف روستای انار بهره میبرند.