انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن
انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن

خواستن

بنام پروردگار بی همتا

ناشتا که شدم کمی آب خورده شروع کردم

آنها هنوز هم منتظر بودند که نشود

من در شدن مطمئن بودم

اراده کرده بودم که انجام دهم

آنها نشسته بودند و می نگریستن که شکست مرا آشکار کنند

دو طرف همچنان در ترازوی محک بودیم

....

ساعتی پیش بالاخره آچار رینگی 24 را آوردم

بعد از باز کردن هواکش و متعلقات مزاحم

پیچهای باز شده و وسایل را در آن زیر چیدم

بالاخره با هر زحمتی بود و تنها زاویه حرکتی که داشتم حدود 10 درجه

و چپ و راست کردن آچار پیچ را باز کردم

فشنگی سنسور را در جای خودش گذاشتم

و باز با همان سختی باز کردن بستم

طول کشید

اما انجام شد

عرق خستگی پیشانی که هیچ همه بدنم را گرفته بود

و عرق شرم آنطرفی ها را

آنچه که خواستار بودم بدست آورده بودم

مشکل ماشین رفع شد

همین برایم کافی بود

چه شدیم

یا رب العالمین

چندان چنان و بی خیال بودیم

اگر چنین درد سر دار شدیم

در کردار دست بالا بودیم

لیک نیم بهاء رها شدیم

از شرق به غرب تمام ما بودیم

الآن هم سراسر غوغا شدیم

اگر بوته زار قلم نو بودیم

کنون مثل زغال سیاه شدیم

امروز رفتن در بلا شاهد بودیم

فردا ترفند آنها شکارشان ما شدیم

روزنه تاریک و رشته باریک چه بودیم

پس چرا اینقدر بی فکر و ولنگار شدیم

صحرای پر سبزه و نیک طراوت بودیم

شاید که امروز خشکیده و کال تر شدیم

در نمکزار درون پر ز قند دوستان بودیم

فردای نیآمده تلخ و پر دردسر شدیم

چاه پر آب و مزرع گندمزار بودیم

مترسک جالیز پر فتنه امروز شدیم

آوازمان گوش نواز و خوش صدا بودیم

چه کنیم خرخر حلقوم و خرناسی شدیم