بنام خالق زیبایی ها
۱۳۸۰/۶/۲۷ برابر با اول رجب در عربستان
ما دیروز صبح ساعت ۶ به جده رسیدیم و ساعت ۲ بعد از ظهر در مدینه در هتل دله سکنی گذیده ایم.
خاطره زیر بمناسبت ماه رجب قلمی می شود امید که مورد استفاده قرار گیرد.
شاید برای کسانی که اول ماه رجب یا ماه رمضان به عمره رفته باشند چه در مدینه یا مکه حال و هوایی دیگر حاکم می شود که برای ماه رمضان با ایران هرچند متفاوت است اما قابل لمس می باشد اما ماه رجب برای ما تازگی خاصی دارد و از این نظر باید افسوس خورد .
طبق معمول مغرب جهت ادای نماز به مسجدالنبی(ص) سه نفری که با هم بودیم یعنی(علی و اکبر و این حقیر) حرکت کردیم اما وقتی که وارد شدیم با مناظر جالب برخورد کردیم که قبلا مشاهده نکرده بودیم .
بوی کاکائو و شیر و... و سفره های افطاری که جای٬جای مسجد پهن بود و انسان را به عالم دیگری می برد.
هر سفره بسته به افراد نشسته بر سر آن نوعی تزیین معنوی و غذایی شده بود. مقداری نان شیر خرما و کاکائو یا شیر کاکائو و ... به نوعی افطارهای مساجد خودمان را یادآوری می کرد هرچند از زمین تا زیر آسمان تفاوت وجود داشت. ما به هم نگاهی معنی دار کردیم یعنی چه؟ مگر ماه رمضان شده؟ بالاخره با کلی هوشیاری فهمیدیم که رجب است یعنی اکبر تقویم بغلی را که بیرون آورد ۲۹ جمادی الاخره به زمان عربستان اول رجب.
اینجا سفره ها گروه گروه نیست ولی آنجا هر کس برای خود عالمی بهم زده. ما بعد از نماز عشا سفره می گسترانیم آنها قبل از نماز مغرب حتی قبل از غروب. همین جا یک توضیح را بدهم که آنجا تقریباْ با فاصله کمی بعد از غروب آفتاب اذان گفته می شود و حدود ۱۰-۱۵ دقیقه بعد اقامه و نماز. پس تا حدودی معلوم شد که سفره قبل از نماز برای آنها مفهوم دارد. بالاخره در حرکت بسمت مسجد قدیم جایی که به حرم نزدیک است و محراب و قبر پیامبر(ص) و صف هایی که از هم فاصله ندارند. ولی در مسجد به این بزرگی آنطور که ما انتظار داریم فاصله بین دو صف رعایت بشه نمی شود لذا هرچه نزدیکتر باشی این مسئله برای ما حل شده تر است.
همانطور که داریم رد می شویم این روزه داران ماه رجب که چقدر هم زیاد هستند تو را تعارف به نشستن سر سفره می کنند و سخت اعتقاد به ثواب افطاری دادن و ما همچنان تحریک شده بو طعم غذای ساده آن و اینکه روزه نباشی بر سر سفره بنشینی؟ بالاخره من که در این موارد طاقت کمتری از خود نشان می دهم دو رفیق خود را که هنوز خیلی با هم آشنایی نداریم راضی که بر سر سفره نشینیم و آنها عاقبت قبول کردند یک سفره که دو نفر بیشتر نبودند را انتخاب و با تعارف آنها نشستیم و با یک علیکی و مساءکم الله بالخیر و(صبحکم الله بخیر و العافیه)... شکراْ و دیگر بلغوریات عربی.
هنوز در این فکر خود غرقیم که آیا اینها نماز را چگونه می خوانند ؟ یعنی سرسفره و ... و اینکه ما آیا بخوریم چون روزه که نیستیم و برویم برای نماز در همین حین الله اکبر بلند شد و مسئله برای ما حل.!
انگار که آنها فکر نماز بیشتر از ما بودند همین ده دقیقه بین دو اذان و اقامه باید سفره جمع شود. خرماهایی که هسته ندارند و بشکل مکعب مستطیل در پلاستیک بسته بندی شده اند فنجانهای کوچک کاکائو و یا شیر کاکائو و قطعه نانهای محرک ذائقه و ... در سر سفره افطار همه را به سویی دیگر برده است.
بله با بسم الله شروع کردند و ما متعجب از این افطار زودهنگام و ما هم آنها را همرایی کردیم و هنوز خشمزگی آن بیادگار مانده است که کاش اینجا هم از این خبرها بود.
بعد از افطار سفره که یکبار مصرف است سریع پیچیده و آماده نماز و ما هم با خدا حافظی بطرف مقصد.
دلم راضی نمی شود یک تذکری دیگر را همراه این خاطره نکنم و افسوس دیگر چون می ترسم اگر نگویم در درونم سرطان گردد.
وقتی وارد مسجد نبی می شوی شاید بیش از هزارمتر از ابتدا تا انتها فاصله است و یک صف را که برای نماز تشکیل شده آنقدر مرتب و منظم و صاف است که اگر تیری از این ابتدا روی سینه اولی رها کنی مطمئن باش که تا انتها بک یک نفر هم نمی خورد. اگر آن صف ها را با مساجد خودمان مقایسه کنیم مفهوم صف و نظم می توان گفت اینجا بین شیعیان علی(ع) وجود ندارد و این برای مان خیلی باید گفت زننده است که آنها اینطور منظم باشند و ما اینقدر بی نظم٬ جالب آنکه در مساجد ی که حتی فرشها بصورتی است که جای هر کسی را در یک محوطه مشخص کرده حتی جای پا و مهر باز ما آنقدر مواج و بی نظم می نشینیم که خنده دار می شود یعنی اگر تیری حتی وسط دو صف رها کنی اگر به نفر دومی نخورد حتما سومی را می کشد. چرا اینقدر به نظم بی توجه هستیم؟ آنها وقتی در صف قرار می گیرند پای خود را درست در کنار پای فرد کنار قرار می دهند و با دست ما شیعه ها که وسطشان بی نظم هستیم درست می کنند حتی هیچ صفی را نمی توانی پیدا کنی که به اندازه یک نفر کم داشته باشد به قول آنها خلل داشته باشد آیا صف های نماز جماعت ما خلل ندارد؟ هر چند که خیلی از کارهایشان بخصوص پیرترهای آنها غیر قابل پذیرش و قبول است اما خوبی هایی هم که آنها دارند چرا ما یاد نمی گیریم مگر پیامبری که به آنها توصیه به نظم کرده به ما نکرده و علاوه بر آن اوصیکم بالتقوی و نظم امرکم که از علی(ع) ماست. و آیا اینچنین تشکیل صف نماز جماعت شایسته ماست.این نظم در دور خانه خدا که بصورت دایره هم هست کاملاً مشهود است و هیچ بی نظمی را مشاهده نمی کنید و آیا ما نباید تعجب کنیم.
هنوز آن روزه ماه رجب ..... راستی مگر ماه رجب به ما بیشتر توصیه شده که قدر بدانیم و روزه بگیریم یا به آنها؟ علی در کدام ماه متولد شده است. اصلا این ماه که ماه حضرت علی(ع) است....
با افسوس فراوان که آنچه ما باید به آن بیشتر اهمیت بدهیم دیگران اهمیت داده و از برکات آن استفاده کرده اند و ما در غم اول درجا می زنیم.....
برادرم چرا در صف درست نایستاده ای... اینجا که صف نانوایی نیست... صف اتوبوس هم ..... صف نماز است ..... جلوت خالی است چرا پر نمی کنی ...
شاید یک یادی از آنچه که در پیش رویمان است و قدر بدانم و ارزان از دست ندهیم.
روایتی است از پیامبر اعظم(ص) که ماه رجب ماه علی(ع) است و شعبان ماه من و رمضان ماه خدا.
حالا ما وارد ماهی شدهایم که در اعمال آن بخصوص روزه ثواب فراوان است.
حتی سه روز روزه در این ماه بهشت را واجب میکند.
امیدوارم در شهر علی(ع) آنچنان وارد شویم ؛ دلشاد.
و چنان عمل کنیم؛ خواست پیامبر و اولیاء خدا.
و چنان خارج شویم؛ دست پر.
و از شهر پیامبر هم٬ هم ....
........
و آماده شویم تا وارد شهر خدا شویم.
چون این شهر شهری است بسیار مبارک وارد شدن
آن هم اسباب و اثاثیهای میخواهد که در این دو شهر
قبلی باید تدارک دید.
آماده شو که شهر اول را از دست ندهی و شهر دوم هم در راه است
بسمه تعالی
قربان آباد روستایی است در شرق انار با فاصله ۴کیلومتر و مردمی فعال در زمینه کشاورزی و باغداری.
دارای مغازه و کارگاه ضبط پسته
و نزدیک ٧٠خانوار و جمعتی نزدیک ٢۵۵نفر میباشد.
دارای مسجد و شرکت تعاونی روستایی که روستاهای اطراف از آن بهره میبرند همچنی یک خانه بهداشت که برای مردم این روستا و دیگر روستاهای نزدیک مورد استفاده است.
شهید حسین رئیسی از این روستا میباشند.
این متن از کتابی است از:
وزارت دفاع ملی
سازمان جغرافیائی کشور
اداره جغرافیائی
بنام:
فرهنگ جغرافیائی
آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران
انار
جلد94- چاپ یکم
برگ NH-40-5سال 1358(در داخل جلد 1357)
البته قابل ذکر است که آنچه بعنوان تعداد جمعیت و... که در این کتاب آمده و آنطور که در مقدمه این کتاب آمده مربوط به گروهی پژوهشگر است که در سال 1353 در فارس سرگرم کار شده و نتیجه کار آنها 138 جلد شده که طبق یک نقشه راهنما(شکل در پستهای قبل آمده است) میباشد که هیچ مبنای اهمیتی قابل ذکری برای نقاط نیست بدین جهت این مجلد هم که بنام انار ثبت است فقط میتوان مرکزیت نقطه را مشخص کند نه اهمیت جمعیتی دارد نه اهمیت تقسیمات کشوری. برای پیدا کردن هر نقطه یا شهر و آبادی ما ماید در نقشه محل آنرا و سپس براساس حروف الفبا آنرا میتوانیم پیدا کنیم.
لذا این مجلد کتاب شهر شهربابک و روستاهایی از رفسنجان و ... را در بر گرفته است.
دیگر نقاط جغرافیایی از قبیل دشت و رود و کوه و.... در همان روستاهایی که کنار آن است توضیح داده شده است.(در مورد قربان آباد بدون هیچ دخل و تصرفی از این کتاب در صفحه 60الی 60 چنین بیان شده است). حتی با اینکه رسمالخط کتاب به من نمیخورد و ... برای امانت با سختی سعی کردم عین نوشته در آید( با این حال پرانتز سبز از من است) مثل چسباندن حروف و غیره در آینده من در نوشته جدید توضیحات و اشتباهات این متن را میآورم و علل آنرا بررسی میکنم امیدوارم که فرصت اجازه دهد.
اما قربان آباد در این کتاب:
قربان آباد QORBANABAD
ده از دهستان انار، بخش حومه، شهرستان رفسنجان، استان کرمان
طج(طول جغرافیایی) َ19 55ْ، عج(عرض جغرافیایی) 53َ 30ْ، ارتفاع م(ارتفاع متوسط)1402متر.کویری، گرم خشک در 4 ک م(کیلومتری) خاور انار .
جمعیت: 33 خانوار سرشماری۲۵۲۵(۱۳۴۵ه.ش)184تن.
زبان: فارسی
دین:اسلام؛ شیعه
کار و پیشه:کشاورزی،باغداری و فرشبافی،فرشها با طرح کاشان.
کشت:آبی؛ آب از چاه نیمه ژرف.
فرآوردهها: گندم،پنبه،یونجه و پسته.
رستینیها: پوشش گیاهی برای چرای دام.
جانوران: خرگوش، روباه و شغال.
دارای سپاهی دانش است
مردم این روستا وابسته بشرکت تعاونی روستایی و خانه انصاف آبادی انار هستند.
بنام رحمت بی پایان
شاید یکی از بی بدیل سخنان دوران از امام خمینی(ره) باشد در تمام موضوعات دینی ،علمی، اجتماعی و...
ایشان در یک چشمانداز بلند مدت میدانست که با دولت غاصب فلسطین نمیتوان سازش نمود
و بارها بر این نکته اشاره داشت که اسرائیل یک غده سرطانی در خاورمیانه است که باید از بین برود
اما امروز مردم منصف جهان و حتی خواص نیز پی بردهاند که این دولت نامشروع و ناپاک هیچ قانون و تعهدی را نه میشناسد و نه قابل اعتنا میداند
دولتهای نالایق عرب که خواهان صلح با چنین دولتی هستند چقدر کوته فکر و ناتوان هستند
نمونه آن کسانی هستند که از سالهای دور در کمپدیوید دور یک میز با جنایتکاران کودک کش نشستند و صلح خاورمیانه را رقم زدند و جالب اینکه جایزه دهندههای صهیونیست صلح نوبل نیز به این بیلیاقتهای ترسو جایزه صلح عطا کرد. کجاید آزادگان بشر!!!
سپس همین بیعرضهها و یا اسلافشان در اسلو نشستند سپس در شرمالشیخ بارها بر خواستههای زیاده خواهانه اسرائیل تن دادند و خود هیچ بدست نیاوردند جز خاری و خفت و شرم در برابر دیدگان جهانی و ملت خود
این ها هنوز از خواب بیدار نشدهاند! و نخواهند شد(چراکه خود را بخواب زدهاند)
و تا آنجا بر عمل شرمگین خود اصرار دارند که در جنگ سی و سه روزه چون یک ملت آزادی میخواست و بر مقاومت خود تکیه کرده بود را دشمن خود فرض کردند و برای اینکه ثابت کنند راه این مردم مقاوم غلط است سوخت جنگنندههای اسرائیل را تامین کردند تا توانستند در لبنان آشوب نمودند و صحنه گردان برای شکست حزبالله بودند و پشت پردهها چهها که نکردند ولی با همهی این اوصاف اسرائیل متجاوز شکست خورد و آنهم برای اولین با و هیچ هدفی را نتوانست بدست آورد جز عریان نمودن سران شکمباره کشورهای سازشکار عربی را به جهان و مردم این کشورها.
در جنگ 22 روزه اوضاع از این هم وغیمتر شد پشت سر اسرائیل نشستند که مردم غزه را بکشد و سالها گذرگاه رفح را بستند تا غذا به زنان و پیران و کودکان فلسطین نرسد تا در برابر تجاوز اسرائیل بشکند تا آنها به این نتیجه برسند که باید با اسرائیل سازش و صلح کرد چراکه آنها و اسرائیل همه از یک قماش هستند فقط تفاوت در زبان و لباسشان است اینها حتی فکر نکردند که حماس هم سنی است و شیعه نیست که آنها اورا دشمن پندارند ولی چه میشود کرد اینها همه نوکرهای بی مواجب آمریکا و جهان مستکبر هستند تا ملتهای خود را برای این دولتها غارت کنند و نفت و ثروتهای مردم خود را دو دستی در کف آمریکا نهند تا بتوانند باز هم بر حکومت خود ادامه دهند
وای از این دنیا و این همه فریب و دورنگی.
ملتها بیدار شده و میدانند که چه بر آنها میگذرد
آموزهای امام خمینی(قدس) همه عالم را فتح کرده است این قلبهای ملتهای مظلوم است که از درون درک کرده چه میشود و چه باید بشود
امروز کلاههای گشاد حقوق بشر برای چاپیدن ملتها رسواتر از آن است که بجز مواجب بگیران و تروسها و جاسوسان قبول کنند
دیگر ملتها قادر به تحمل این همه بدبختی نیستند
امروز روشنایی انفجار نور انقلاب1357 خمینی دنیا را در حال روشنی دهی است
لرزهای این انقلاب دامان ظالمان را روزبروز بیشتر میگیرد
امروز اسرائیل در ضعف مفرط و تفکر ترس و شکست از هیچ به هیچ رسیده
و کاروانهای ملتهای آزاده را با عنوان کاروان آزادی به توپ و موشک میبندد
و مردمی بی گناه را میکشد که چی؟
رسوایی به آن حدی رسیده که دول غرب همیشه پشتیبان این جرثومه فساد هم ناچار به اعتراض ظاهری شدهاند
اما غافل از این هستند که بیداری ملتها را نمیتوان با این تاکتیکها و تکنیکهای غراضه دور زد
بیداری و خود باوری مردم بلایی است که هر روز بر سر دولتهای مردم گریز بیشتر سنگینی میکند
و نمیتوان این بیداری را با شعار و آبنبات خاموش نمود
روزی که بساط همه این نوکران و دولتهای دست نشانده غربی و جهان سلطه بر چیده شود دور نیست
انشاءالله.
خدا پیروزی را در خون نهاده که امروز برای رهایی دارد ریخته میشود
و بزودی ثمره خواهد داد
همانطور که خونهای 17شهریور در 12بهمن 57 به ثمر نشت
نهال کشت شدهی آزادی به بار خواهد نشست و ثمره آن مسمومیت مستکبران و مجاوزان و اسیرکنندگان خواهد بود و مرگ آنها
انشاءالله بزودی شاهد آنه خواهیم بود
بسمه تعالی
ناصریه روستایی است در جنوب شرق انار با فاصله ١٠کیلومتر و مردمی فعال در زمینه کشاورزی و باغداری.
دارای چند باب مغازه و کارگاه بوده از جمله ساخت ماشینهای ضبط پسته و جوشکاری فروشگاه مبل و روکش دوزی و تزئینات خودرو
امروزه این روستا در حومه شهر امین شهر قرار گرفته است. و کارگاههای صنعتی این شهر در حاشیه خیابان این روستا واقع شدهاند و نزدیک 20خانوار و جمعتی نزدیک 100نفر میباشد.
دارای یک مسجد و یک خانه معلم است و مدرسهای است که سالهاست بلا استفاده مانده بخاطر مهاجرت و مدارس غیر دولتی که با سرویس دانش آموزان را جذب کردهاند و کاهش جمعت خانوارها.
این متن از کتابی است از:
وزارت دفاع ملی
سازمان جغرافیائی کشور
اداره جغرافیائی
بنام:
فرهنگ جغرافیائی
آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران
انار
جلد94- چاپ یکم
برگ NH-40-5سال 1358(در داخل جلد 1357)
البته قابل ذکر است که آنچه بعنوان تعداد جمعیت و... که در این کتاب آمده و آنطور که در مقدمه این کتاب آمده مربوط به گروهی پژوهشگر است که در سال 1353 در فارس سرگرم کار شده و نتیجه کار آنها 138 جلد شده که طبق یک نقشه راهنما(شکل در پستهای قبل آمده است) میباشد که هیچ مبنای اهمیتی قابل ذکری برای نقاط نیست بدین جهت این مجلد هم که بنام انار ثبت است فقط میتوان مرکزیت نقطه را مشخص کند نه اهمیت جمعیتی دارد نه اهمیت تقسیمات کشوری. برای پیدا کردن هر نقطه یا شهر و آبادی ما ماید در نقشه محل آنرا و سپس براساس حروف الفبا آنرا میتوانیم پیدا کنیم.
لذا این مجلد کتاب شهر شهربابک و روستاهایی از رفسنجان و ... را در بر گرفته است.
دیگر نقاط جغرافیایی از قبیل دشت و رود و کوه و.... در همان روستاهایی که کنار آن است توضیح داده شده است.(در مورد ناصریه بدون هیچ دخل و تصرفی از این کتاب در صفحه 82االی 83 چنین بیان شده است). حتی با اینکه رسمالخط کتاب به من نمیخورد و ... برای امانت با سختی سعی کردم عین نوشته در آید( با این حال پرانتز سبز از من است) مثل چسباندن حروف و غیره در آینده من در نوشته جدید توضیحات و اشتباهات این متن را میآورم و علل آنرا بررسی میکنم امیدوارم که فرصت اجازه دهد.
اما ناصریه در این کتاب:
ناصریه NASERIYEH
ده از دهستان انار، بخش حومه، شهرستان رفسنجان، استان کرمان
طج(طول جغرافیایی) َ21 55ْ، عج(عرض جغرافیایی) 50َ 30ْ، ارتفاع م(ارتفاع متوسط)1405متر.کویری، گرم خشک در 16 ک م(کیلومتری)جنوب خاوری انار .
جمعیت: 15 خانوار سرشماری۲۵۲۵(۱۳۴۵ه.ش)383تن(احتمالاً این عدد 83نفر است یا 183).
زبان: فارسی
دین:اسلام؛ شیعه
کار و پیشه:کشاورزی،کارگری و فرشبافی،فرشها با طرح کاشان.
کشت:آبی؛ آب از کاریز و چاه ژرف و نیمه ژرف.
فرآوردهها: گندم،جو،پنبه،یونجه و پسته.
رستینیها: درختان اسکنبیل پوشش گیاهی برای چرای دام.