یاقاسم الجبارین
امروزه کشتار مردم لیبی توسط دیکتاتور این کشور به پشتیبانی پسر پلیدش سیف السلام یکطرف کشتار مردم بحرین توسط آل سعود وهابی و امیرنشین امارات جای سوال بسیار داردمتن زیر بطور کامل از رحماء در زیر میآوریم
بسم الله الرحمن الرحیم
نیروهای اشغالگر سعودی واماراتی به بهانه توافقنامه ی شورای همکاری خلیج فارس وتحت پوشش نیروهای سپر جزیره وارد بحرین شدند و زشت ترین جنایات را در حق مردم بی پناه این کشور مرتکب شدند، مردمی که در تظاهرات صلح آمیز خود خواستار چیزی جز حقوق مشروع خود نبودند وبارها بر وحدت ملی خود تأکید کرده اند. این نیروها فراموش کرده اند که این توافق نامه در موارد هجوم نیروهای بیگانه ونه بر علیه مردم منطقه امضاء شده بود ولی آنچه بیشتر شک امت اسلام را برمی انگیزد ورود این نیروهای اشغالگر کمی پس از دیدار وزیر جنگ آمریکا رابرت گیتس به منامه می باشد.بهتر بود این نیروهای اشغالگر در دفاع از مسائل اسلامی ودر برابر دشمنان امت اسلام وارد عمل می شدند چرا که برادران فلسطینی سالهاست تحت ظلم صهیونیست ها قرار دارند ولی کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات که مدعی دفاع از اسلام ومسلمین هستند نه تنها در این مورد کاری نکردند بلکه آشکار وپنهان به همکاری با دشمنان اسلام پرداخته اند؛ جای تعجب نیست که امروزه این دخالت طائفه گرایانه را از پیروان وهابیت می بینیم همانانکه حتی دعاء کردن برای مجاهدان حزب الله لبنان در جنگ برعلیه رژیم صهیونیستی را حرام اعلام کردند و قبل از آن به کشتار حجاج بیت الله حرام پرداختند وهر آنکه را که هم رأی آنان نیست کافر می شمرند هرچند مخالفانشان از برادران اهل سنت باشند. ورسانه های وابسته به این دولت ها مانند العربیه والجزیره نیز همگام با آنان از کشتار مردم مظلوم بحرین دم نمی زنند چرا که بخش اعظم آنان از پیروان مذهب اهل بیت (ع) هستند. ما دانشجویان جهان اسلام به شدت اقدامات جنایت کارانه ی نیروهای اشغالگر سعودی واماراتی و نیروهای امنیتی بحرین در حق مردم مظلوم این کشور را محکوم می کنیم و از تمام امت اسلام و سازمان های بین المللی مانند سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل متحد مصرانه می خواهیم که وظیفه اسلامی وانسانی خود در دفاع از مظلومین را ایفاکنند وبه محکومیت این اقدامات و بازداشتن مرتکبین این جنایات از ادامه جنایت خود با تمامی راه های ممکن بپردازند واز مسلمانان جهان می خواهیم که به تظاهرات و تحصن در مقابل سفارت های بحرین و کشورهای اشغالگر در کشورهای خود بپردازند و دفاع از این مردم مظلوم در مقابل نیروهای اشغالگر خارجی ونیروهای امنیتی ومزدوران لباس شخصی بحرین که از هیچ جنایتی در حق زنان وکودکان وجوانان اباء ندارند را وظیفه ی اسلامی وانسانی خود را بدانند و این ستمگران نیز باید بدانند که حکم رانی با کفر دوام دارد ولی با ظلم نه؛ وخداوند متعال در قرآن مجید فرموده است:
﴿ وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴾
سوره شعراء 227
( وظالمان وستمگران خواهند دانست که به چه سرنوشتی دچار خواهند شد)
مجمع اتحاد دانشجویان جهان اسلام
چهارشنبه 25 اسفند 1389هـ.ش
16 مارس 2011م
بنام یار
ساروز وفات شهادت گونه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیه) را به همه دوستداران خاندان اهل بیت و پیروان حق تسلیت می گویم
و این نوشته را جهت آشنایی با این کریمه اهل بیت تقدیم می دارم
خلاصه ای از زندگی حضرت فاطمه معصومه (س):
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت.
در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.
به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد دراین که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال ٢٥٦ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد.
هر کس (حضرت معصومه علیه السلام ) را در قم زیارت کند ، چنان است که مرا زیارت کرده است
امام رضا (ع)
هر کس عمه ام (حضرت معصومه علیه السلام ) را در قم زیارت کند ، بهشت پاداش او است .
امام جواد (ع)
بنام یاریگر حق
1- پرهیز از جدال و شوخى
«لا تُمارِ فَیَذْهَبَ بَهاؤُکَ وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْکَ.»:
جدال مکن که ارزشت مىرود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند.
2- تواضع در نشستن
«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّى یَقُومَ.»:
هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.
3- سلام نشانه تواضع
«مِنَ التَّواضُعِ أَلسَّلامُ عَلى کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الَْمجْلِسِ.»:
از جمله تواضع و فروتنى، سلام کردن بر هر کسى است که بر او مىگذرى، و نشستن در پایین مجلس است.
4- خنده بیجا
«مِنَ الْجَهْلِ أَلضِّحْکُ مِنْ غَیْرِ عَجَب.»:
خنده بیجا از نادانى است.
5- اندیشه در کار خدا
«لَیْسَتِ الْعِبادَةُ کَثْرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.»:
عبادت کردن به زیادى روزه و نماز نیست، بلکه [حقیقتِ] عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
6- پلیدى خشم
«أَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ.»:
خشم و غضب، کلید هر گونه شرّ و بدى است.
7- شناخت احمق و حکیم
«قَلْبُ الأَحْمَقِ فى فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکیمِ فى قَلْبِهِ.»:
قلب احمق در دهان او و دهان حکیم در قلب اوست.
8- دوست نادان
«صَدیقُ الْجاهِلِ تَعَبٌ.»:
دوست نادان، مایه رنج است.
9- تواضع و فروتنى
«أَلتَّواضُعُ نِعْمَةٌ لا یُحْسَدُ عَلَیْها.»:
تواضع و فروتنى، نعمتى است که بر آن حسد نبرند.
10- کلید تمام گناهان
«جُعِلَتِ الْخَبائِثُ فى بَیْت وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الْکَذِبَ.»:
تمام پلیدى ها در خانه اى قرار داده شده و کلید آن دروغگویى است.
11- نماز شب، سیر شبانه
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إِلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.»:
وصول به خداوند عزّوجلّ، سفرى است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد
بنام خالق زیبایی ها
۱۳۸۰/۶/۲۷ برابر با اول رجب در عربستان
ما دیروز صبح ساعت ۶ به جده رسیدیم و ساعت ۲ بعد از ظهر در مدینه در هتل دله سکنی گذیده ایم.
خاطره زیر بمناسبت ماه رجب قلمی می شود امید که مورد استفاده قرار گیرد.
شاید برای کسانی که اول ماه رجب یا ماه رمضان به عمره رفته باشند چه در مدینه یا مکه حال و هوایی دیگر حاکم می شود که برای ماه رمضان با ایران هرچند متفاوت است اما قابل لمس می باشد اما ماه رجب برای ما تازگی خاصی دارد و از این نظر باید افسوس خورد .
طبق معمول مغرب جهت ادای نماز به مسجدالنبی(ص) سه نفری
که با هم بودیم یعنی(علی و اکبر و این حقیر) حرکت کردیم اما وقتی که وارد
شدیم با مناظر جالب برخورد کردیم که قبلا مشاهده نکرده بودیم .
بوی کاکائو و شیر و... و سفره های افطاری که جای٬جای مسجد پهن بود و انسان را به عالم دیگری می برد.
هر
سفره بسته به افراد نشسته بر سر آن نوعی تزیین معنوی و غذایی شده بود.
مقداری نان شیر خرما و کاکائو یا شیر کاکائو و ... به نوعی افطارهای مساجد
خودمان را یادآوری می کرد هرچند از زمین تا زیر آسمان تفاوت وجود داشت. ما
به هم نگاهی معنی دار کردیم یعنی چه؟ مگر ماه رمضان شده؟ بالاخره با کلی
هوشیاری فهمیدیم که رجب است یعنی اکبر تقویم بغلی را که بیرون آورد ۲۹
جمادی الاخره به زمان عربستان اول رجب.
اینجا سفره ها گروه گروه نیست
ولی آنجا هر کس برای خود عالمی بهم زده. ما بعد از نماز عشا سفره می
گسترانیم آنها قبل از نماز مغرب حتی قبل از غروب. همین جا یک توضیح را بدهم
که آنجا تقریباْ با فاصله کمی بعد از غروب آفتاب اذان گفته می شود و حدود
۱۰-۱۵ دقیقه بعد اقامه و نماز. پس تا حدودی معلوم شد که سفره قبل از نماز
برای آنها مفهوم دارد. بالاخره در حرکت بسمت مسجد قدیم جایی که به حرم
نزدیک است و محراب و قبر پیامبر(ص) و صف هایی که از هم فاصله ندارند. ولی
در مسجد به این بزرگی آنطور که ما انتظار داریم فاصله بین دو صف رعایت بشه
نمی شود لذا هرچه نزدیکتر باشی این مسئله برای ما حل شده تر است.
همانطور
که داریم رد می شویم این روزه داران ماه رجب که چقدر هم زیاد هستند تو را
تعارف به نشستن سر سفره می کنند و سخت اعتقاد به ثواب افطاری دادن و ما
همچنان تحریک شده بو طعم غذای ساده آن و اینکه روزه نباشی بر سر سفره
بنشینی؟ بالاخره من که در این موارد طاقت کمتری از خود نشان می دهم دو رفیق
خود را که هنوز خیلی با هم آشنایی نداریم راضی که بر سر سفره نشینیم و
آنها عاقبت قبول کردند یک سفره که دو نفر بیشتر نبودند را انتخاب و با
تعارف آنها نشستیم و با یک علیکی و مساءکم الله بالخیر و(صبحکم الله بخیر و
العافیه)... شکراْ و دیگر بلغوریات عربی.
هنوز در این فکر خود غرقیم که آیا اینها نماز را چگونه می خوانند ؟ یعنی سرسفره و ... و اینکه ما آیا بخوریم چون روزه که نیستیم و برویم برای نماز در همین حین الله اکبر بلند شد و مسئله برای ما حل.!
انگار
که آنها فکر نماز بیشتر از ما بودند همین ده دقیقه بین دو اذان و اقامه
باید سفره جمع شود. خرماهایی که هسته ندارند و بشکل مکعب مستطیل در پلاستیک
بسته بندی شده اند فنجانهای کوچک کاکائو و یا شیر کاکائو و قطعه نانهای
محرک ذائقه و ... در سر سفره افطار همه را به سویی دیگر برده است.
بله
با بسم الله شروع کردند و ما متعجب از این افطار زودهنگام و ما هم آنها را
همرایی کردیم و هنوز خشمزگی آن بیادگار مانده است که کاش اینجا هم از این
خبرها بود.
بعد از افطار سفره که یکبار مصرف است سریع پیچیده و آماده نماز و ما هم با خدا حافظی بطرف مقصد.
دلم راضی نمی شود یک تذکری دیگر را همراه این خاطره نکنم و افسوس دیگر چون می ترسم اگر نگویم در درونم سرطان گردد.
وقتی وارد مسجد نبی می شوی شاید بیش از هزارمتر از ابتدا تا انتها فاصله است و یک صف را که برای نماز تشکیل شده آنقدر مرتب و منظم و صاف است که اگر تیری از این ابتدا روی سینه اولی رها کنی مطمئن باش که تا انتها بک یک نفر هم نمی خورد. اگر آن صف ها را با مساجد خودمان مقایسه کنیم مفهوم صف و نظم می توان گفت اینجا بین شیعیان علی(ع) وجود ندارد و این برای مان خیلی باید گفت زننده است که آنها اینطور منظم باشند و ما اینقدر بی نظم٬ جالب آنکه در مساجد ی که حتی فرشها بصورتی است که جای هر کسی را در یک محوطه مشخص کرده حتی جای پا و مهر باز ما آنقدر مواج و بی نظم می نشینیم که خنده دار می شود یعنی اگر تیری حتی وسط دو صف رها کنی اگر به نفر دومی نخورد حتما سومی را می کشد. چرا اینقدر به نظم بی توجه هستیم؟ آنها وقتی در صف قرار می گیرند پای خود را درست در کنار پای فرد کنار قرار می دهند و با دست ما شیعه ها که وسطشان بی نظم هستیم درست می کنند حتی هیچ صفی را نمی توانی پیدا کنی که به اندازه یک نفر کم داشته باشد به قول آنها خلل داشته باشد آیا صف های نماز جماعت ما خلل ندارد؟ هر چند که خیلی از کارهایشان بخصوص پیرترهای آنها غیر قابل پذیرش و قبول است اما خوبی هایی هم که آنها دارند چرا ما یاد نمی گیریم مگر پیامبری که به آنها توصیه به نظم کرده به ما نکرده و علاوه بر آن اوصیکم بالتقوی و نظم امرکم که از علی(ع) ماست. و آیا اینچنین تشکیل صف نماز جماعت شایسته ماست.این نظم در دور خانه خدا که بصورت دایره هم هست کاملاً مشهود است و هیچ بی نظمی را مشاهده نمی کنید و آیا ما نباید تعجب کنیم.
هنوز آن روزه ماه رجب ..... راستی مگر ماه رجب به ما بیشتر توصیه شده که قدر بدانیم و روزه بگیریم یا به آنها؟ علی در کدام ماه متولد شده است. اصلا این ماه که ماه حضرت علی(ع) است....
با افسوس فراوان که آنچه ما باید به آن بیشتر اهمیت بدهیم دیگران اهمیت داده و از برکات آن استفاده کرده اند و ما در غم اول درجا می زنیم.....
برادرم چرا در صف درست نایستاده ای... اینجا که صف نانوایی نیست... صف اتوبوس هم ..... صف نماز است ..... جلوت خالی است چرا پر نمی کنی ...
بسمه تعالی
عباس آباد روستایی است در شمال شرق انار با فاصله یک 1کیلومتری شهر انار و بعلت نزدیکی به شهرستان انار مهاجرت زیادی از آن به شهر انجام گرفته و از طرفی این روستا قدیمی توانسته در دوره جدید با مهاجرت مقاومت نموده و باقی بماند این روستا یک شهید بنام حسین عبدالهی(شهدای انار ردیف77) تقدیم این نظام و دفاع مقدس نموده است.
دارای شورای مستقل و دهیاری هم میباشد. و مسجد امام حسین علیه السلام زینت بخش روستاست.
جمعیت این روستا امروزه حدود222 نفر
و تعداد 56خانوار .
دارای 9 ضبط پسته بوده و متاسفانه دارای هیچ مغازه و محل تجاری نیست که علت آن نزدیکی به شهر میتواند باشد. از امکانات برق و تلفن و آب آشامیدنی برخوردار بوده ولی تاکنون مردم روستا از گاز محروم بودند که در طرح جدید سال90 انشاءالله از این نعمت نیز برخوردار خواهند شد.
این متن از کتابی است از:
وزارت دفاع ملی
سازمان جغرافیائی کشور
اداره جغرافیائی
بنام:
فرهنگ جغرافیائی
آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران
انار
جلد94- چاپ یکم
برگ NH-40-5سال 1358(در داخل جلد 1357)
البته قابل ذکر است که آنچه بعنوان تعداد جمعیت و... که در این کتاب آمده و آنطور که در مقدمه این کتاب آمده مربوط به گروهی پژوهشگر است که در سال 1353 در فارس سرگرم کار شده و نتیجه کار آنها 138 جلد شده که طبق یک نقشه راهنما(شکل در پستهای قبل آمده است) میباشد که هیچ مبنای اهمیتی قابل ذکری برای نقاط نیست بدین جهت این مجلد هم که بنام انار ثبت است فقط میتوان مرکزیت نقطه را مشخص کند نه اهمیت جمعیتی دارد نه اهمیت تقسیمات کشوری. برای پیدا کردن هر نقطه یا شهر و آبادی ما ماید در نقشه محل آنرا و سپس براساس حروف الفبا آنرا میتوانیم پیدا کنیم.
لذا این مجلد کتاب شهر شهربابک و روستاهایی از رفسنجان و ... را در بر گرفته است.
دیگر نقاط جغرافیایی از قبیل دشت و رود و کوه و.... در همان روستاهایی که کنار آن است توضیح داده شده است.(در مورد عباس آباد بدون هیچ دخل و تصرفی از این کتاب در صفحه ۵۴ال ۵۴ چنین بیان شده است). حتی با اینکه رسمالخط کتاب به من نمیخورد و ... برای امانت با سختی سعی کردم عین نوشته در آید( با این حال پرانتز سبز از من است) مثل چسباندن حروف و غیره در آینده من در نوشته جدید توضیحات و اشتباهات این متن را میآورم و علل آنرا بررسی میکنم امیدوارم که فرصت اجازه دهد.
اما عباس آباد در این کتاب:
عباس آباد ABBASABAD
ده از دهستان انار، بخش حومه، شهرستان رفسنجان، استان کرمان
طج(طول جغرافیایی) َ17 55ْ، عج(عرض جغرافیایی) 53َ 30ْ، ارتفاع م(ارتفاع متوسط)1402متر.کویری، معتدل خشک در 3 ک م(کیلومتری) شمال انار .
جمعیت: 25 خانوار سرشماری۲۵۲۵(۱۳۴۵ه.ش) 87 تن از طایفهی جدید.
زبان: فارسی
دین:اسلام؛ شیعه
کار و پیشه:کشاورزی،کارگری و فرشبافی(8دستگاه)،فرشها با طرح کاشان .
کشت:آبی؛ آب از چاه نیم ژرف.
فرآوردهها: گندم،جو،پنبه و پسته.
رستینیها: درختان اسکنبیل؛ پوشش گیاهی برای چرای دام.
مردم این آبادی وابسطه بشرکت تعاونی روستایی آبادی انارهستند.