هنوز در فکرم که یک عده که خود را دانشمند میدانند و عملکرد دولت را هر روز سیاه جلوه میدهند و خود را دانشمند مینامند نه اینکه باشند.
یکبار
فقط یکبار به عملکرد خود نگاه یا نیم نگاهی نمیاندازند؟
آقای حسین عبدهتبریزی که خواستار تنش زدایی و رابطه با جهان استکبار هستی
و همین چند وقت پیش در دولت جدید و قبلی رئیس بورس بودی و کارهای دولت را سیاه میبینی
اگر راهکاری داری بهتر است که رو کنی
و اگر نداری بهتر است به کارنامه کارهای خودت نگاهی بیاندازی
شما در بورس من نمیدانم چه عملکردی داشتی یعنی بهتر است که اشاره نکنم!
ولی میدانم که بودن در هیئت مدیره شرکت سهام طلایی استان کرمان بسیار موفق بودهای!!!!
که بهتر است جوایز ملی و جهانی را به شما یکجا و جایزه نوبل اقتصاد را هم امسال گرفته و به شما تقدیم دارند!!!
چرا که این شرکت جز کلاه گزاری بر سر صدهاهزار ایرانی و کرمانی چیزی انجام نداشته
اگر این نوع عملکرد شما باشد که هست
و میدانیم فعالیتهای دولت احمدی نژاد در یک لحظه طومار دزدیهای شما را بسته شاید چنین تاختن بر دولت درست باشد اما بهتر است که رویش اسم دلسوزی نگذارید
بلکه سیاه نمایی برای برگشتن بر سر کار خود و یا بهتر است بگویم دزدی های قبلی بگذارید که درست باشد.
ولی شما از دوران هاشمی و رانتهای کارگزارانی و .... این سهام طلایی را راه انداختید و هیچ گاه هم سودی به مردم ندادید چه در درخشانترین دوران دولتهای اقتصادی و یا در دوران دولت خاتمی و هم اکنون و شما کی ....؟
برای مردم جواب دادهاید؟
شما کی روشهای اقتصادیتان درست از کار در آمده است؟
از شما ها جز این هم انتظار نیست تا بودهاید کارنامهتان درخشش نداشت که هیچ سیاه هم بود
نمونهاش بورس است و شرکت تعاونی سهام طلایی که نه مجمع عمومی دارید و نه معلوم است سودها و اصل پولها در چه مسیری و... هزینه کردهاید!
آیا بعد از 12 -13 سال یکبار بطور روشن بیلان دادهای؟
و آقای ستاری فر شما که عملکردت در ریاست سازمان مدیریت پیش روست
از اول آمدنت تا انتهای رفتند چه کردی؟
شما که باید دولت را کوچک میکردی در پایان دوره ریاست نه اینکه دولت را کوچک نکردی
بلکه سازمان گرامی خودت را بیش از ده برابر بزرگتر کردی البته کاش کارش را برتر میکردی!
فقط تعداد نیروهای آنرا افزایش دادی
و عملکردش را وارونه کردی و سیاه!
حالا چطور شد که همه کارهای دولت فعلی سیاه است و کار شما٬
هیچی؟
شما حق داری فقط بگویی من این کارهای برجسته را در زمان مسئولیتم خوبتر از قبل انجام دادم با شاخص بگو
البته از نوعی که من نوشتم نیاز نیست بگویی که پروندهات بروشنی پیش مردم است
با اجرا نکردن اصل 44 یا واگذاری کارخانهها و شرکتهای دولت به مدیران خودش با ثمن بخس
کاش روشن و واضع میگفتید که چه مرگتان است
اگر منظورتان مردم است که شما در دوران مسئولیتتان آنها را سیاه بخت کردید
و بهشان بیتوجی و گاهاً لشکر قابلمه بدست تعبیر فرمودید
آقای شیرکوند معاون وزیر اقتصاد!
شما هم ظاهراً یادت رفته که چقدر عملکردتان در زمان نه چندان دور در پیش روست
انتظار است که شما هم پرونده کاری خودت را ورق بزنی ببینی سخنانی که در زمان مسئولت از رادیو تلویزون خورد مردم میدادی
با توصیههای کنونی ات همخوانی دارد؟
ما که نمیبینیم شاید شما می ببنید؟
ای کاش ما این سخنان را از زبان اقتصاد دانهایی می شنیدیم که در کرسی درس بودند
آنها که خود دستی بر آتش نداشتند قابل پذیرش تر بود
ولی آنها خود می دانند که در عمل خیلی از تئوریها نه قابلیت اجرا دارند نه صلاح اجرا.
و همیشه بر این اصل تکیه دارند که تصمیم آخر را سیاست می گیرد و اقتصاد راهنماست.
حالا این بر کرسی نشینان درس اقتصاد دانشگاه که هیچگاه در عمل خرابکاری نداشتهاند یعنی عملی نداشتهاند اینقدر انصاف دارند که مسائل تئوری اقتصاد همه درست قابل پیاد کردن نیستند
و جهان غرب نمونه در پیش روست.
ولی شما که خود روزی در سر کار بودهاید و بعضاً هماکنون نیز هستید چطور شده است که اینقدر از جاده انصاف بدور افتادهاید
و هیچ نه راهکار میدهید و نه عملکرد خودتان را مد نظر
آنگاه همه چیز را سیاه مشاهده میکنید
همه میدانند برای یک مسئله کوچک اقتصادی راهای برون رفت بسیار دارد و هر کس روشی را میپسندد یا بهتر میداند
ولی یک عده از شما فقط برای دو روز دنیا و بر سر قدرت رفتن و دوباره بر گشتن برای آن رانتهای قبلی یاد گرفتهاید بگوید این روش غلط است
آنهم از نوع مطلقاش
ای کاش برای حل مشکل راه حل هم میدادید
یا مثال میزدید
یا زمان خودتان را بازگو میکردید
آیا اجرا نکردن برنامههای پنج ساله عملکرد شما نیست؟
آیا هدف مند نکردن یارانهها برای باقی ماندن بر اریکه قدرت از شما نیست؟
آیا خلاف برنامه کوچک سازی دولت بزرگ کردن شرکتهای دولتی و افزایش حجم هزینههای آن از شما نیست؟
پس میتوان گفت که شما هیچگاه برای مردم دلسوزی نکردهاید
و امروز هم برای خودتان دل میسوزانید.
....افَلاَ تَعْقِلُونَ.......
چرا تعقل نمیکنید چرا برای جواب دادن عجله میکنید؟ چرا نه گفتن را یاد نمیگیرید؟
در آیات قرآن بارها و بارها بر تعقل و تفکر،تدبیر اشاره و تاکید شده و بر عکس آن را مورد ملامت قرار داده است. نمیدانم چرا هنوز ما روی این موارد تنبلی و کوتاهی نشان میدهیم.
نزدیک دو سال قبل از یک شرکت(احتمالاً صوری) به منازل و تلفن همراه برای فروش و تبلیغ کپسول آتشنشانی(اطفاء حریق) برای خودرو و یا منزل و فروشگاه و کارگاه تماس میگرفتند(این شمارهها را از کجا بدست آوردهاند هم خود ماجرایی است) برای شهر کوچکی چون انار از این سیلندرها بسیار فروش کردند که من نقداً فاکتور میگیرم و چند ماه بعد مشخص شد که همه کپسولها وارداتی و غیراستانداد و تقلبی بوده، این نوع کلاهبرداری هرچند نیاز است که بوسیله دستگاه قضایی پیگیری و عاملان به جزای خود برسند و دستگاه اجرایی باید جهت مانع شود و راههایی که باعث خشکیده شدن ریشه چنین مواردی میشود را به اجرا گذارد. و اگر قانون ساکت است مجلس صدا برایش بسازد در هر حال عامه مردم انتظار چنین دارند که انتظار بحقی نیز هست.
امام ترفند این صور شرکتها جهت فروش تقلبی کپسول آتشنشانی چگونه بود؟
به تلفن شما زنگ زده میشد و یک خانم زبر و زرنگ و زبانباز در تعارف و شگرد چنان دهان طرف را میبست که انگار طلای ناب را به مفت میدهد سپس آدرس گرفته و یک کپسول برای خودرو با قیمت 19 هزار تومان که البته اشاره میکرد دارای بیمهنامه معتبر و... است به اضافه یک کپسول برای منزل به قیمت35 و اگر فروشگاه و کارگاه هم بود که دیگر بسیار خوب میشد چون این سیلندرها دیگر دوساله بیمه بودند و قیمت 4 الی 8 کیلویی آنها برای شرکت خیلی عالی بود و خریدار هم که خوش بحالش که همه چیز وفق مراد است؛ چون کوچکترین اتفاق با بیمه جبران میشود!!
بالاخره یک یا دو یا سه یا بیشتر خاموشکننده قالب میکرد. درست در همان زمان کپسول استانداد خودرو در فروشگاهها با قیمت 12یا 13 هزار تومان بفروش میرفت و الی آخر...
قضیه گذشت و خریداران که کلاهی را بر سر دیدند چیزی بروز ندادند چون مورد تمسخر قرار میگرفتند پس بهترین کار سکوت است چیزی که شرکتهای مورد نظر نیاز دارد.!
تذکر آنروز من که نتیجه نداد و شاید امروز هم نتیجه ندهد ولی در پیش لااقل وجدان خویش راحت هستم از ما گفتن.
اما آنچه که مرا واداشت که این مطلب را بنویسم عین قضیه قبل است اما برای یک قطعه که روی خودرو نصب میشود و سوخت را 30 درصد کاهش میدهد و دارای بیمهنامه معتبر است و هیچ به خودرو زیان نمیرساند، یعنی عین تلفن دو سال قبل. آیا اینها همانها نیستند که باز مغازه باز کردهاند یا جیب دوختهاند برای کلاهگذاری؟!!!
دیروز به من زنگ زده که ما نمایندهمان چند روز دیگر در انار خواهد بود آدرس بده که ناصب دستگاه فوقالعاده صرفهجو کننده سوخت با مزایای فلان درب منزل روی خودروت نصب کرده و..... با بیمهنامه معتبر بنده که جوابش را دادم.*
آخر آدم عاقل چرا دستگاهی با اینهمه مزایا دارای نمایندگی در سراسر کشور نیست چرا بصورت تلفنی کار میشود مگر بقیه وسایل در این کشور یا جهان با تلفن نصب و فروش میرود که ما خبر نداریم چرا باید به هر کسی ما اعتماد کنیم کی ما با شما معامله داشتهایم؟ که باید جواب بلی بدهیم اگر به شماره تلفن است که ما باید مدعی بشویم که شماره را از کجا گرفتهاند و این درز اطلاعات از کجا صورت میگیرد و اینکه شماره ایشان نیز نزد ما هست. شمارهای که به من زنگ زده** است.
پس تمام ظواهر نشان از تقلبی بودن مطلب میدهد ولی برای مچگیری نیازی به آدرس دهی به آنها نیست چون در آن حال به هیچ صورتی از دستشان راحت نخواهید شد بقول ما مثل کولیا هستند وقتی باهشان معامله کنی در همه حال باید سر بدهی چه در معامله سودش باشد یا نباشد.
تفکر:
چرا این قطعه مفید متحیرالعقول بدین صورت بفروش میرود؟
چرا اینقدر با قیمت نازل میفروشند مگر مال خویش را حراج کردهاند؟
دلشان به شما سوخته؟
تامل:
مگر مجبوری سریع لبیک میگویی و آدرس میدهی؟
بعداً مگر اینکار را نمیشود کرد؟
دیگر این قطعه پیدا نخواهد شد؟
شما هم جوابشان را محکم با غیر بدهید.
اگر قبلا ندادهاید وقتی قطعه رسید از نصب آن معذرت بخواهید و موکول کنید به وقتی که از نتیجه آن با خبر شدید.
در کشوری که متقلبها از همه طرق ما را محاصره کردهاند راهی نیست که عقلمان را کمی جلو بیاندازیم از زبانمان. فکر نکنید با یک عده آبرومند و منصف روبرو هستید با یک عده شیاد و متقلب معامله میکنید حواستان باشد سریع زیر بار نروید
بهتر است به این فکر نکنیم که اگر اینها کارشان درست نبود دولت جلویشان میگرفت این خود شما اول کسانی هستید که باید جلوش را بگیرید
بعد اگر دولت توفیق پیدا کرد خب بهتر وگر نه لااقل شما سرتان بیکلاه مانده است!!!
*(((( شرمنده برای کپسولهای آتش نشانی به یکی از دوستان حقیر گفته بودند که کپسول نمیخواهی گفته بودم کپسول دارم پرسیده بود از کجا آوردهای ایشان گفته بود مادرزاد داشتهام!
دوستان عزیز اگر زبانتان بسته شد و جوابی نداشتید؛
بگوید خودروتان این دستگاه را دارد و مادرزادی رویش بوده دیگر از شر تلفنشان و زبانبازیشان راحت خواهید شد))))
** 02133NNN181
یا رب
گرگها! ای حملهوران شب،ای غارت کنندگان گلهها!
ای سوءاستفاده کنندهها از تاریکی خزیده در پایان روز
ای گرگها!
در پوست گوسفندان چپیده، ای بیرحمهای دندان تیز کرده
باز هم چشمان خشمناک پر از برق را برای که نشان میدهید
چنگالها، تیز و براق همچون برق شمشیرها در میدانهای نبرد.
صدای درهم فشردن داندانها در دندههای ضعفها
ما شما را به مبارزه میطلبیم؟
این را داشته باشید در نظر! هرگز
لیک، چوپانی میکنیم گله را، دفاع میکنیم سخت از خود، از اموال و حیات خویش.
میدانیم که شما نمیتوانید رحم داشته باشید.
نیازی نیست خود را مهربان نشان دهید.
ما شما را شناختهایم، سالهاست که این گرگ با گله آشناست،حال هم گله.
درک کردهایم با پوست و خون خویش از عمق درک با عقل خویش.
هنوز!
هنوز سوزش زخم دندانهای شما را در گردههای خود احساس میکنیم و درد آنرا.
فراموش!هرگز!
چگونه؟ این درد جانسوز و فشار استخوان شکن را از یاد ببریم؛هرگز!
ما همچنان در پی آنیم که چرا بر ما اینهمه لطمه و ضربه وارد کردهاید.
کشتههای خود را بیاد میآوریم، زخمهای خود را، ددمنشیهایت را.
گرگها!
ما شما را فراموش نخواهیم کرد.
برای فرزندانمان هم شما را رسوا میکنیم؛ مشخصات شما را به آنها گوشزد میکنیم، شما نشانهای بسیار دارید.
بوی از حقیقت نبردهاید.
دروغگو هستید.
هیچ به گفتههایتان عمل نمیکنید.
گرگها!
شما برای خود حق ویژه قایل هستید.
حق وتو .
حق حق کشی در همه زمینهها.
شما خود را برتر میدانید.
شما با شعار حقوق بشر؛ بشر را نابود میکنید.
شما روزی برای نابودی ترویست به مملکتی حمله میکنید، سپس با همان تروریست پشت یک میز مذاکره کرده و نسکافه نوش جان.
شما برای پیدا کردن سلاح کشتار جمعی کشوری را اشغال میکنید با همان سلاحها مردم را کشتار میکنید.
شما خود اولین کشار کنندگان هستید.
شما خود تروریست پرور هستید.
کسی که منافع مردمش در غارت شما قرار دهد دوستتان است و گر نه دشمن اوید.
شما خود را مالک جهان میدانید.
دوست شما دوست مردمش نیست.
شما فقط به ناو و سلاح میبالید و شاخ و شانه میکشید.
هر کس به شما ضعف نشان ندهد عقب میروید و برعکس پیش.
شما در نزد ما رسوا هستید.
دنبالچههای شما و دنبالههای شما را هم میشناسیم.
همانها که همیشه از هیمنه شما تعریف میکنند و مردم را از شما میترسانند.
همانها که دوستی با شما را بهشت میدانند.
همانها که ایرانی را ناتوان میشناسانند ؛ که باید همیشه دستش دراز پیش شما باشد.
ما باور داریم که شما مروت ندارید.
تاریخ! بخاطر بسپار، رابطه گرگ و میش ممکن نیست. هست؟
هرگز!
گرگ نمیتواند گوشت نرم گوسفند را ببیند و دهان ببندد. هرگز!
یادمان باشد!
هرگز! گرگ در دوستی راستی ندارد.
با تبریک روز دانشآموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی
آنها که میکشتند
خفه میکردند
خراب میکردند
ترور میکردند
عربده میکشیدند
زور میگفتند
خود را سلطان جهان میدانستند در سلطه گری هیچ کم نمیگذاشتند
حالا تعدادی دانشجو شاخشان را شکستهاند.
دیگر برای جهان نمیتوانند ابهت خویش را نشان بدهند و به رخ بکشند
آه! از این شکست.
این شکست سختترین سرشکستگی برایشان است.
آنها در این روز دیوانه شدند، از خود بی خود گشتند و عربدههای آنها هیچ فایده برایشان نداشت.
گیج بودن آنها آنقدر بود که نقشه حمله نظامی را پیاده کردند و در طوفان شن بر گیجیاشان افزوده گشت.
و هنوز هم چون دیوانگان دارند از این ملت سیلی میخورند و این عکسالعمل سالها زورگویی و خودخواهی آنهاست و دشمنی آنهاست با ملت و ملتها.
و این هیولا و غولبازی در جهان را میخواهند ادامه دهند
ولی دیگر کسی برایشان توجهای نمیکند.
این برایشان بسیار گران است
و امروز با همه تحریمها و خدعهها و نیرنگها،جنگها و رفت و آمدها باید فهمیده باشند که این خط هنوز ادامه دارد
و این خط عزت خواهی و خود باوری در ملتها دوانده شده است
و این دانشجویان و دانشاموزان در تمام جهات با کار علمی و پرچمداری علمی راه خودکفایی را و عزت پروری و خودباوری و..... را ادامه خواهند داد.
هوالباقی
با تسلیت وفات استاد مبارز و شاعره بلند قدر و مترجم قرآن مجید
طاهره صفارزاده
به همه شما عزیزان
بخصوص همشهریان سیرجانی
ایشان در ۲۷ آبانماه سال 1315 در شهرستان سیرجان متولد شد
پس از طی نمودن دوران ابتدایی و متوسطه در دانشگاه تهران پذیرفته شد و پس از کسب مدرک لیسانس در رشته زبان و ادبیات انگلیس برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت.
وزارت علوم و آموزش عالی در سال 1371، صفارزاده را به عنوان استاد نمونه اعلام کرد و در سال 80 پس از انتشار ترجمه قرآن کریم به افتخار «خادم القرآن» نائل آمد.
سازمان نویسندگان آسیا و افریقا، در ماه مارس 2006 همزمان با بر پائی روز جهانی زن ، وی را به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه دانشمند مسلمان برگزید.
وفات:4 آبانماه 1387 مطابق با 25 شوال 1429 هجری قمری (برابر با شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیهالسلام)
کلامی از این شاعر گرامی:
من از هدایت شدگان هستم، دستگاهی که باید اینکار را بکند خود میداند که چه موقع اینکار را بکند ،خوب گوش را میگیرد و به آنسوی میکشد و هدایت میکند.
مطمئن باشید که او هدایت میکند.
خدا ! شما را بسوی خود هدایت کند.
آثار او :
o شعر :
o- رهگذر مهتاب / 1341
o- سروده هایی به زبان انگلیسی / 1347
o- طنین در دلتا / 1349
o- سد و بازوان / 1350
o- سفر پنجم / 1356
o- حرکت و دیروز / 1357
o- بیعت با بیداری / 1358
o- مردان منحنی /
o- دیدار صبح / 1366
o- گزیده اشعار فارسی و انگلیسی / 1378
o- در پیشواز صلح / 1385
o- گزیده ادبیات معاصر / 1378
o- هفت سفر / 1384
o- روشنگران راه / 1384
o- اندیشه در هدایت شعر / 1384
* اصول ترجمه ، نقد ترجمه ، ترجمه :
*- اصول و مبانی ترجمه / 1358
*- ترجمه های نامفهوم / 1384
*- ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید ( فارسی و انگلیسی ) / 1379
*- ترجمه قرآن کریم .( سه زبانه متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی ) / 1380
*- ترجمه قرآن کریم . ( دو زبانه متن عربی با ترجمه فارسی / 1382
*- ترجمه قرآن کریم . (دو زبانه متن عربی با ترجمه انگلیسی ) / 1385
*- لوح فشرده قرآن کریم (سه زبانه ) / 1383
*- دعای عرفه / 1381
*- دعای ندبه و دعای کمیل / 1383
*- مفاهیم قرآن در حدیث نبوی : گزیده ای از نهج الفصاحه با ترجمه فارسی و انگلیسی / 1384
*- دعای جوشن کبیر / 1385
*- طرح سرپرستی و ویراستاری 36 کتاب زبان تخصصی برای رشته های مختلف دانشگاهی ( 1359 – 1376 )
■ بالائی کلام ■
در گردش است حضرت خورشید
در گردش است و مسخّر
و در مدار معین
می گردد
§
و گفته اند
زمین در گردش است گرد ساحت خورشید
هم گفته اند
ماه کره ای خاکی است
§
قرآن به آشکارا فرموده
نورآوران
خورشید و ماه در گردشند و مسخّر
بی اذن پی گرفتن و سبقت جستن
و حکم ازل
والجبال اوتادا
تا وصل صور پیوسته دائر است
آرامگاه بودن ارض
به استوای « اوتاد» است
زمین و اضطراب زمین
با میخهای « رواسی »
با کوههای « راسیه »
کوههای ثابت و سنگین و استوار
مهار و میخکوب شده است
و « مهد » یعنی
قرار گاه
بستر آرامش
ای آفتاب
ای قامتن بلند بودن
با من بگو
با من بگو
چگونه با طناب مومین اعتماد
در هرم بیکران تو آویزم وقتی که دلهره فرود
و حفره های کور زمینی
چون اضطراب بحظه تسلیم
شکوه آخرین تلاش را مخدوش می کند
گفتی من آسمان تو هستم
گفتم زمین ز مهر تو سرشار
اما باران دریغ شد
و باروری هسته تردید در معابر تکرار
■جدایی■
من و تو کنون در پگاه سیری
در پگاه سردی
بذرها را چه کنیم
بذرها تشنه فرداها
طعمه طوفانها
بذرها میوه تابستانها
بذرها بندی انبان نوید
بذرهایی که به دامن کردیم
با دو دست امید
به که بسپاریم هنگام گذر