ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بنام گرداننده بی همتا
***این یادداشت در سال 1388 انتشار داده ام و می خواهم با تجربه بیشتری یکبار دیگر تکرار نمایم***
شاید از کودکی این فکر در من مثل هر یک از شما وجود داشت که وقتی میگفتند محرم سال ۶١ هجری قمری و روز عاشورا در تابستان اتفاق افتاده و هوا بسیار گرم بود دلتان میخواست بدانید که درست است یا خیر؟
بالاخره با اینکه زیاد این برابری گفته شده و برنامههایی نیز که درست است و این مطابقت را انجام میدهد و ثابت شده, انسان دلش میخواهد خود نیز این مطلب را تجربه کند!
اگر از این تیپ هستید و مثل من سالها را به ساعت و دقیقه تبدیل کرده ولابد در یک برنامه اکسل یا جای دیگری به قمری بر گشت داده و از این قبیل کارها.... و نتایج متجیرالعقلی نصیبتان شده باشد!؟
میخواهم یک راه میان بر برای این برابری ایجاد کنم که حتی قادر باشید هر سال دیگری را به این ترتیب به قمری و برعکس قمری به شمسی تبدیل کنید شاید دقیق نباشد ولی میتواند با نزدیکی زیاد درست باشد
چگونگی بدست آوردن این فرمول بصورت زیر ساخته میشود و شاید جالبترین مطلبی که باید بدانید اینکه روز ١٨ ذیحجه سال دهم روز نوروز بوده و شاید ما وقتی نوروز را پاس میداریم یکی هم نیتمان این باشد که داریم سالگرد ولایت علی علیهالسلام را نیز جشن سال شمسی میگیریم:
توضیح: برابری ارقام و ماهای قمری بدین صورت است؛
١=محرم
٢=صفر
٣=ربیعالاول
۴=ربیعالثانی
۵=جمادیالاول
۶=جمادیالثانی
٧=رجب
٨=شعبان
٩=رمضان
١٠= شوال
١١= ذی القعده
١٢=ذی الحجه
***و هر سال شمسی ١٠ روز و ٢١ ساعت از سال قمری بیشتر است****
اما محاسبات:
اگر به سی سال قبل در تقویم نگاه کنیم روز نوروز برابر است با چهارم جمادیالاول سال١۴٠٠ پس:
١/١/١٣۵٩ شمسی= ۴/۵/١۴٠٠ قمری
و سی سال بعد:
١/١/١٣٨٩ شمس = ۵/۴/١۴٣١ قمری
حال اگر اختلاف سال قمری را بدست آوریم سال ٣١سال اضافه، ماه یک ماه کم ،روز یک روز اضافه , در اصل٣٠ سال و ١١ ماه و ١ روز
یعنی هر سی سال شمسی
٣٠سال شمسی= ١/١١/٣٠ قمری
اگر سی سال میانگین را درست فرض کنیم که فرض دور از عقلی هم نیست
میتوان ٣٠سال به ٣٠ سال به عقب برگشت تا ببینیم نوروز آن سال چه موقع سال قمری بوده
در این حالت ۴ تا سی سال یعنی١٢٠سال قبل
١/١/١٢۶٩شمسی=١/٨/١٣٠٧قمری
و ١٢٠سال قبل آن:
١/١/١١۴٩ شمسی=٢۶/١١/١١٨٣ قمری
و.... همینطور،
١/١/۶٩ شمسی = ٢٠/١٠/٧٠ قمری
کافی یک ده سال هم کم کنیم
برای مثال
١/١/١٣۶٠ شمسی= ١۵/۵/١۴٠١ قمری و
١/١/١٣٧٠ شمسی= ۴/٩/١۴١١
یعنی هر ده سال تقریباً =١٠سال و ٣ماه و ١٩ روز
نتیجه:
١/١/۵٩ شمسی=٢/٧/۶٠ قمری
کافی است ۶ ماه به سال قمری اضافه کنید تا به محرم ۶١ برسید:
۲۲/۶/۵۹شمسی=۲/۱/۶۱قمری
٢٢*۶*۵٩یا ٢٢/۶/۵٩ شمسی = ٢/١/۶١ قمری
٣٠شهریور سال ۵٩ شمسی واقع روز عاشورا اتفاق افتاده حالا اگر چند روز کم و زیاد داشته باشد قابل اعماض است
" 8 یا 7 روز کمی سال شمسی بخاطر سال شمسی بودن است یعنی در سال شما 10 روز ٢١ساعت سال شمسی بیشتر از سال قمری است"
بدین صورت پی بردیم که روز عاشورا 61 درست در تابستان و گرمی هوا بوده است.
اما اگر این مجاسبه را به روز عید غدیر نیز برگردانید چنین است
1/1/10=18/12/9
امید که این مقدار مورد قبول قرار گیرد
دوستان اگر تجربه دیگری دارید برایم بنویسید یا به ای-میل AliakbariA@yahoo.com بفرستید خوشحال خواهم شد.
یا مالک نور
شاید معنی دستی برای شما کمی نامفهوم باشد ، یا خیال کنید منظور همان باشد که در پول دادن بهم استفاده می شد تا قبل از رایج شدن کارت بانکی.
یعنی پول قرض دادن به دیگری! اما من این منظورم نیست بهتر است کمی در متن زیر فرو رویم شاید دستگرتان شود که یعنی چی؟
چندین سال قبل در شهرمان نانهای کرنو سنتی که با هیزم پخت می شد بوسیله یکی از خوشفکران به راه افتاد و از طرف مردم هم استقبال خوبی صورت می گرفت و در این نوع پخت ابتدا مقدار مناسبی هیزم در تنوری مخصوص سوزانده شده و بعد از اینکه به اندازه کافی گرم شد و هیزمها همه کامل سوخت شد و دیگر جزء آتش زغال وجود نداشت به قول معروف آتش غل بدون دود و شعله بود مقداری قلوه سنگ در درون آتشها رها می کنندبعد از مدتی چانه خمیر را روی این سنگها میریزند و درب تنور کرنو گرفته شده و محل ورود هوا از قسمت پائین تنور نیز مسدود میشود و حدود کمتر از یکساعت بستگی به مقدار حرارت کمی کمتر یا بیشتر نانها کامل پخت شده را از تنور کرنو خارج می کنند و این نان معروف شده به نان زغالی و شبیهه این نان را با دستگاه هم تولید می کنند که از گاز یا گازوئیل گرم شده و تمام اجزاء آن فلزی بوده و گرما از طریق مشعل در زیر صفحه قرار گرفتن نان و در روی آن بدون محافظ و مستقیم بر روی خمیر گرما ایجاد کرده و نان پخته می شود چون این دستگاه در زمانها قدیم وجود نداشته نان کرنو همان نان زغالی معروف امروز بوده و چون این نان دستگاهی به کرنو شهرت گرفته نان کرنو سنتی به نان زغالی تغییر نام پیدا کرده است.
اما مسئله اینجاست که این نان سنتی که با حرارت بدون آتش سوزان و گرمای داخل تنور که قبلاً تولید شده و فضا و سنگها را گرم کرده در این محیط در بسته با مدت تقربیا زیادی کامل پخته می شود(شبیه به فر) اما نان کرنو ماشینی در محیط نیمه باز چون دودکش ان باز است و زیر صفحه گردان و ... و با مقداری گرمای مستقیم و غیر مستقیم حدود 20 دقیقه پخته می شود این نان نه دارای طعم خوبی است نه پخت درستی دارد و بالاخره مردم هنوز به عشق آن نان کرنو قدیم می خورند و چون نان تافتون هم که اصلا درست پخت نمی شود و اصلا نمی شود نگهداری کرد و تازه آن هم قسمتی کمی از آن خوردنی است بقیه آن سوخته یا خمیر است لذا نان کرنو ماشینی هنوز از این نان بهتر است و مورد اقبال!
اما نان کرنو سنتی که با تنور گلی و آنچه گفته شده و در مدت بیشتری پخت می شود هم دارای طعم نان است هم مدت زیادی ماندگاری داشته و زود بیات نمی شود در فریز که می شود مدت طولانی نگهداشت.
با اینکه قیمت این نان در زمان تولید بسیار گرانتر از نان دستگاهی بود اما طرفداران زیادی داشت با همه این توضیحات یکباره بهداشت این نانوایی های سنتی را غیر بهداشتی اعلام و فرد مورد نظر را از تولید این نان منع و ناچار ایشان دیگر ادامه نداد.
و امروز مردم برای این نان ناچار از بعضی خانه ها که آنرا تولید می کنند در حجم کم یا از شهربابک تهیه می کنند .
سوال پیش آمده برای من این است نانی که وقتی می خوری لذت می بری انرژی میگری دارای طعم نان است و.... غیر بهداشتی است؟
و نانی که با آتش گازوئیل تولید شده و روی آهن و فلز و نه مزه دارد نه طعم و نه انرژی و نیمی از آن خمیر و نیمی از آن سوخته بهداشتی است؟!!!
آقایان و خانمهای بهداشت به ما بگویند در کدام آزمایشگاه به بهداشتی بودن آن نان و غیر بهداشتی بودن این نان بر خلاف ذائقه مردم و ماندگاری نان و طعم نان و ..... پی برده اند. ما را هم آگاه کنید؟!
به این عمل بهداشت کلمه دستی بکار می رود!.
یعنی در شهر ما کاری که بصورت عمد و خلاف واقعیت و حقیقت صورت گیرد دستی می گویند.
حالا چه دستی در کار است که این کار دستی توسط بهداشت صورت گرفته و برای نانهای بی کیفیت دستگاهی کرنو پروانه بهداشتی صادر شده و برای نان سنتی انجام نمی شود یک سوال بزرگ برای حقیر شده است.
امیدوارم که این درد دل حقیر مورد توجه قرار گیرد و اسناد غیر بهداشتی آن و بهداشتی این نان از بوته خارج شود و مسئولین زیر ربط اقدام شایسته و در جهت سلامت مردم صورت دهند.
و ما را از دستی نبودن این کار آگاه سازند.
یا قدیم الاحسان
چون پیشخوانهای دولت بجای تسریع در امور خود شده اند یک اتاق اداری و صاحب امضا در خارج ادارات لذا این نا همخوانی کار و هدف را به یک کاراز گذاشتیم تا امور آن اصلاح شود شما هم با پیگیری لینک آن و یک امضا ما را در رسیدن به حل مشکل کشورمان ایران یاری کنید
جناب آقای زارعپور
وزیر محترم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
جناب آقای سبحانیفر
مدیرعامل محترم شرکت ملی پست
با سلام
متأسفانه پیشخوانهای دولت، یک خوان در هفتاد خوان انجام امور دولتی شدهاند. در ابتدای شروع به کار این پیشخوانها، قرار بود که کارهای اداری مردم را سامان داده و انجام امور را برای مردم سهل و برای دولت در مسیر صحیح قرار دهند. بر اساس این هدف آنچه باید مشاهده میشد، انجام صفر تا صد امور اداری توسط این دفاتر و کوتاه کردن مسیر کاغذبازیهای اداری بود، اما اکنون خود این دفاتر نیز به یکی از مراحل امور اداری تبدیل شدهاند.
برای نمونه، اگر شما متقاضی خرید اشتراک گاز باشید باید خودتان به اداره گاز مراجعه کنید، سپس برای پرداخت هزینه اشتراک به بانک مراجعه کرده و بعد هزینه پیشخوان را نیز در یکی از دفاتر آن و پس از معطلی در صفهای طولانی بپردازید. این اوضاع نابسامان بسیار عجیب و غیرقابلدرک است و برای ارباب رجوع سئوال پیش میآید که فلسفه ایجاد پیشخوانهای دولت چه بوده، اگر کمکی به تسریع اجرای امور دولتی و دفتری نمیکنند؟
اگر قرار باشد که اربابرجوع (مردم) امور بانکی و اداری را خودشان انجام دهند و بعد مبلغی هم بپردازند، پس وجود دفاتر پیشخوان به چه علت است؟ اگر امور اجرایی دستگاههای دولتی اینترنتی است، دیگر هر فردی باید بتواند در منزل کار خود را در اداره موردنظرش پیش ببرد، اگر هم نه، دفاتر پیشخوان دولت باید تمامی کارهای اداری را بدون نیاز به حضور فیزیکی اربابرجوع برای او انجام دهد.
از مسئولان و مقامات ذیربط درخواست میشود به این نابسامانی رسیدگی کنند و کارآیی دفاتر پیشخوان را بهبود بخشند.
با تشکر
یا نور قبل نور
کاه گل مثل گل بود
نه گلی بر سر
نه گلی در سر
چون بلبلی در بوستان
سرشار از شادمانی
چون حرکت باد در برگهای درخت چنار
همان جایی که آب در جوی خاکی مسیر پیماید
نه در لوله و جوی سیمان
کندتر رفتن برکت داشت
همانطور که تندتر ما را زودتر نرساید
کمی بالاتر فکر بهتر
نه تله گذاری برای گرفتاری
نه تله ای برای رسیدن به غذایی
او می داند و رزق را می داند
و تنها باید بخواهیم و کوشش کنیم
تله و دام بنه
ریسمان باز کند از دست و پا
تا فراز یابی
بنام خدای محمد
کاری است مارا
فرمان همان است
تلاش نتیجه می دهد
بردباری برداشت شیرین دارد
سختی توانایی می آورد
حرکت به سوی هدف
نیاز به مقاومت دارد
انسان سخت کوش موفق است
موفقیت رایگان نیست
.....
بهشت را به بها دهند نه به بهانه
....
انسان را در کبد و سختی آفریدیم تا رشد کند
هدف از رشد انسان رسیدن به کمال است
....
هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشتر می دهند
جام بلا همان راه ساخته شدن و پیشرفت است