هوالشفاء
بسیاری از غذاهایی که هر روز میخوریم حاوی مواد تغذیهای هستند که میتوانند درد و کسالتهای ما را تسکین دهند. از زنجبیل برای تهوع گرفته تا آناناس برای تب یونجه و حساسیت. در اینجا به درمانهایی اشاره میکنیم که در آشپزخانه قابل دسترسی هستند و بهسرعت شما را خوب میکنند(مجله سیب سبز).
موز
زمانی
که دیدید دکمههای لباستان درست بسته نمیشوند، بروید سراغ موز. تحقیقات
نشان داده یک موز متوسط 105 کالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما
را سیر کرده و قند خون را به شکل ملایمی بالا میبرد. در ضمن همین موز 30
درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین میکند. این ویتامین باعث
میشود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندکی افزایش یافته و توان مقابله با
شرایط دشوار و اضطرابها را در شما افزایش میدهد.
اگر میخواهید سنگ نسازید
زردآلود
هشت
عدد زردآلوی خشک حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلیگرم سدیم و 325 میلیگرم
پتاسیم است که همه اینها کمک میکنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نکرده
و از تشکیل سنگهای اگزالات کلسیم جلوگیری شود. این سنگها شایعترین نوع
سنگهای کلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ کلیه بهخصوص اگر سابقهاش
را دارید بقیه میان وعدهها را حذف کنید و برگه زردآلو بخورید.
اگر فشار خونتان بالاست. . .
کشمش
60
عدد کشمش تقریبا میشود یک مشت پر که حاوی یک گرم فیبر و 212 میلیگرم
پتاسیم است که هردو برای کنترل فشار خون بالا در قالب یک رژیم غذایی توصیه
میشوند. مطالعات متعددی نشان داده که پلیفنلهای موجود در موادغذایی
مشتق از خانواده انگور مثل همین کشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی
تاثیر بسزایی دارند از جمله کاهش فشار خون.
اگر از سروصدای معده رنج میبرید
ماست
یک
فنجان و نیم ماست طبیعی (کمچرب/پروبیوتیک) غذا را به شکل موثری از دستگاه
گوارش عبور میدهد. از سوی دیگر ماستهای پروبیونیک قابلیت هضم غذا
بهویژه لبنیات و حبوبات را در رودهها بهبود میبخشند. همانطور که
میدانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با
خوردن ماست از این مزاحمت دور میمانید.
اگر بیش از حد سرفه میکنید
عسل بخورید
در
مطالعهای که توسط دانشمندان آمریکایی انجام گرفته، مشخص شد 2 قاشق
چایخوری عسل قهوهای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضدسرفه،
شدت و دفعات سرفههای شدید را در کودکان کاهش میدهد. آنتیاکسیدانهای
موجود در عسل و عوامل ضدمیکروبی موجود در آن التهاب بافتهای گلو را کاهش
داده و بیمار را آرام میکند. البته به شرطی که عسل واقعا طبیعی باشد!
اگر همیشه احساس خستگی میکنید
فلفل دلمهای قرمز بخورید
فلفل دلمهای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرسهایی است که به واسطه رادیکالهای آزاد ایجاد میشوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف کردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد که به بدن کمک میکند اکسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. کمبود اکسیژن یکی از اصلیترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.
اگر میترسید سرطان معده بگیرید
کلم
مطالعهای که در سال 2002 در دانشگاه جانزهاپکینز صورت گرفته نشان داده، یک ترکیب بسیار قدرتمند موجود در کلم به نام سولفورافان، هلیکوباکتر پیلوری(باکتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحتتاثیر خود قرار میدهد و از کار میاندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطانهای دستگاه گوارش هم موثر باشد. یک فنجان پر از کلم 34 کالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین میکند.
اگر مشکل سخت دارید
انجیر
4
عدد انجیر خشک 3 گرم فیبر دارد که باعث تنظیم حرکات روده بزرگ و دفع بهتر
میشود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید میشود. همچنین
این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین
میکند.
شکمت مشکل دارد؟
ریحان
مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، کرامپهای شکمی یا اسهال میشود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باکتریها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یک ماده ضداسپاسم است که میتواند باعث بهبود کرامپهای شکمی شود. هر طور که دوست دارید ریحان را بخورید
اگر نمیتوانید بخوابید
بوقلمون
حدود
85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی کل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است.
اسید آمینه تریپتوفان مادهای ضروری است که باعث تولید سروتونین و ملاتونین
میشود که هر دوی اینها باعث تنظیم خواب میشوند. مطالعات نشان داده
افرادی که از بیخوابی یا کمخوابی رنج میبرند دچار کمبود تریپتوفان
هستند.
اگر میخواهید از کسالت دور شوید
ماهی تن
85
گرم از ماهی تن کنسرو شده حاوی حدود 800 میلیگرم امگا3 است. محققان
معتقدند، امگا3 باعث رفع کسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه
میشود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی
موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار کمی نان تاثیر
بهتری دارد چون کربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و
باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس کسالت میشود.
اگر همیشه از حالت تهوع ناراحتید
چای زنجبیلی
مطالعات متعددی نشان داده، یکچهارم قاشق چایخوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چایخوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یک فنجان چای زنجبیل باعث کاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حرکت و حالت تهوع سفر و بارداری میشود. محققان هنوز بهدرستی نمیدانند چه مادهای در زنجبیل باعث سرکوب حالت تهوع میشود اما بههرحال این ماده بیخطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضدتهوع است(خشکی دهان و خوابآلودگی).
معدهات میسوزد؟
چای بابونه
چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش میشود. 2 قاشق چایخوری بابونه را بهمدت 20 دقیقه در آب جوش دم کنید ورو کمی که خنک شد میل کنید. برای برطرف شدن این مشکل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید.
بِسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِیمِ
شَهْرُ رَمَضَانَ اَلَّذِى أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدىً لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ
فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمْ الْشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیْضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ
وَلِتُکَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَى مَا هَدَیکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
ماه رمضان، ماهى است که قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن کتابى است که) هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است، پس هر کس از شما که این ماه را مشاهده و درک کند، باید روزه بگیرد. و آنکس که بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به همان تعداد روزه بگیرد. خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد (این قضاى روزه) براى آن است که شماره مقرّر روزها را تکمیل کنید وخدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، به بزرگى یاد کنید، باشد که شکرگزار گردید ١٨۵-بقره
در پست ترمز به موضوع تقوا که هدف اصلی از روزه میباشد پرداختیم یعنی منظور از تقوا را روشن کردیم یعنی چه
در اینجا منظور نداریم که تقوا را شرح دهیم و سعی است که روی مشاهده هلال ماه و زمان روزه و اختلاف نظرهای در این مورد را کوتاه باز کنیم.
اما در مورد تقوا که پرهیزگاری بوده و خودداری فرد از انجام بعضی امور در روزه تمرین میشود آنهم از نوع قوی آن که بتوان ایستاد و انجام نداد.
مثل این میماند که بخواهیم برای یک ماشین تست صحیح کار کردن ترمز و کلاج و.. را انجام دهیم
وقتی شخص میتواند غذا بخورد و نخورد و آب بنوشد و ننوشد و .... این تمرین در مورد جاهایی که باید خودداری کند و یا اصلاً در مضیقه قرار گیرد بآسانی شخص تحمل میکند
یک شخص روزه دار در برابر سختیها و ضیقها براحتی شکسته نمیشود و برعکس افرادی که روزه نمیگیرند در این تنگناها زود کم میآورند و این موضوع غیر قابل انکار است که فرد روزه دار ، دارای مقاومت و سلامت بیشتری است و آستانه تحمل خوبی دارد.
پس اینکه ما در یک ماهی هستیم که سراسر برکت است و خیر، اضافه بر آن این روزهداری برای یک انسان ضروری است که بتواند خود را بسازد که در حیات خود شداید و سختیها را نیز پشت سر بگذارد و خسارت نخورد.
همانطور که یک خودرو به تستهایی نیاز دارد که بتواند در موقع لزوم جواب دهد و سرنشینهای خود را نابود نکند. ترمز برای خودرو این نقش را دارد که در هنگام خطر بتواند جلوگیری کند از نابودی. و امتحان و بازبینی آن و قدرت بخشیدن به آن لازم و ضروری است، تا این نقش کمرنگ و سست نشده باشد......
در آیه فوق بر خلاف ذهن بسیاری که بر وحدت در اعلام شروع ماه رمضان اصرار و ابرام دارند چنین سخنی ندارد اشاره آن بر مشاهده فرد و منطقه است و دیگران که مشاهده هلال نکنند و بر آنها آغاز ماه ثابت نشده این امر لازم نشمرده است.
شاید بر من ایراد فراوان گرفته شود این چه استدلال تفرقه انگیزی است که نمودهام و چرا؟
اما خداوند کار را براساس راحتترین راه و بهترین پیشنهاد میکند نه بر حدسیات و خوشایند ما که اگر چنین بود یک بلواشو بیشتر بود تا آنچه ما تفرقه مینگاریم.
یک مثال روشن مینماید مطلب را، شما(ما انسانها) در روی کره زمین یک خط فرضی ایجاد کردهاید که مبداء زمان است و از گرنویچ میگذرد نصفالنهار صفر و مبداء اگر در این مبداء ساعت ٢۴ باشد یک ثانیه بعد روز یکشنبه میشود دوشنبه اما درست مقابل آن ساعت دوازده (ظهر) است و روزه یکشنبه است و هنوز دوازده ساعت دیگر روز دوشنبه آغاز خواهد شد هیچگاه این اختلاف روز را شما ایراد نخواهید گرفت چرا که در هیچ کجای جهان شما انتظار ندارید ١٢ ظهر روز یکشنبه بشود دوشنبه و..... البته کمی مشرقتر از این مدار هم هنوز روز یکشنبه است و شاید ساعتی دیگر دوشنبه بشود یعنی یک فاصله چند ده کیلومتری یا مثلاً در ایران سه و نیم ساعت بعد روز یکشنبه دوشنبه خواهد شد این آیا مورد ایراد است مسلم نه
حالا چرا ما انتظار داریم سراسر جهان در یک روز مشخص اول ماه رمضان باشد و یا عید فطر باشد و بعضی روی این صورت بسیار تلاش دارند و من دیدهام علمایی هم تحت همین موضوع احکام غیر متعارفی دادهاند از جمله اینکه برای وحدت مسلمین عید باید یک روز اعلام گردد یا شب قدر ٢۴ ساعت است و روز هم شب قدر است....
کمی این مسئله را باز کنیم اصلاً این آیه قرآن را هم ملاک قرار ندهیم برای وحدت کدام مسلمان میتواند عید فطر نگیرد وقتی در آسمان هلال اول شوال را مشاهده کند، میبینید که ممکن نیست
یک مثال سادهتر بزنیم
فرض کنید شما در همین کشور خودمان ایران در سفر هستید امروز غروب در مشهد ساعت ٨ بعداز ظهر اذان مغرب است و نماز مغرب میخوانید و فردا در ایلام یا آذربایجان رفتهاید وساعت هشت هنوز آفتاب غروب نکرده و شما بخواهید باز نماز مغرب بخوانید مسلم چنین نخواهید کرد و هیچ بر این افقهای مختلف ایراد نمیگیرید که باعث تفرقه مسلمین است
یعنی اصلاً وحدت مسلمین را این موضع نمیانگارید حالا چرا روی ماه رمضان و شروع و پایان آن بر وحدت تکیه میشود بماند ولی من میگویم مبنای صحیح ندارد.
حالا بیائیم روی خود ماه مثال بزنیم طلوع ماه از مغرب شروع میشود در آغاز ماه و طلوع ماه در آخر ماه از مشرق و غروب آن هم مشرق میباشد.
و تنها طلوع و غروب کامل ماه در نیمه ماه است که از مشرق طلوع و در مغرب غروب میکند
در هنگاه آغاز ماه طلوع قمر در روی سطح زمین از نظر انسان بصورت یک هلال کشیده است که هرچه به مشرق میرویم به دو سوی زمین کشیده شده و سطح بیشتری را شامل میشود
مثلاً وقتی هلال ماه در مکه آغاز ماه است میتواند در ایران و یا قسمتهایی از آفریقا مشاهده نشود در عوض در چین و یا مالزی و اندونزی را شامل گردد البته این یک مثال است و دیگر کشورهای مغرب مکه فرض است که پشت ماه قرار گرفته و روز بعد طلوع ماه را خواهند داشت. این مرز بین کشورهای شرق و غرب هم نقطه مقابل ماه میباشد که روز بعد را مشخص خواهد کرد و گرنه مفاهیم غرب ماه و کشورهای شرقی مفهوم پیدا نمیکند.
پس اکنون سه نقطه را در نظر میگیریم نقاطی که داخل هلال طلوع هستند آغاز ماه را دارند
نقاط مغرب منطقه و خارج از هلال و نقاط شرق نقطه طلوع مکه و خارج هلال که طلوع ماه را نخواهند داشت
این مناطق روز بعد ماه برایشان طلوع کرده و از محاق خارج میشود
میدانیم که با طلوع هلال اول ماه هر
روز نزدیک ۵٠ دقیقه طلوع ماه زودتر انجام میشود و اندازه هلال هم بزرگتر
خواهد شد(٣۶٠ درجه تقسیم بر ٣٠ روز میشود ١٢ درجه)
تذکر:
پس برای اینکه بهفیم چندم ماه است دو مبنا وجود دارد
١) اندازه هلال که همه به آن توجه داریم
٢) میزان بلندی ماه فاصله ماه تا غروب هرچه این زمان بیشتر باشد روزهای بیشتری از ماه گذشته است
مثلاً امشب اگر شب چهارم ماه رمضان باشد حداقل تا غروب ماه باید ٣*۵٠ دقیقه = ١۵٠دقیقه بیش از دو و نیم ساعت(با در نظر گرفتن شروع ماه که اگر حدود ٢٠ دقیقه یا نیم ساعت بعد از غروب آفتاب ماه طلوع کند نیز قابل دیدن است چنین محاسبه تقریبی در نظر گرفتهایم باید ماه در آسمان باشد و بعد غروب کند
حالا با دانستن این نکات خیلی از مطالب را میتوانیم فهم کنیم
قرآن این دو مبنا را که هر انسانی از دانشمند تا عادی و حتی کشاورز و چوپان هم برایش قابل فهم است استفاده کرده و دستورات شرع را داده است. حتی خورشید هم چنین مبنایی در اختیار قرار نمیدهد
اگر اعمال شرع با وضعیت قمر گره خورده است و در قرآن هم اشاره شده بعلت سادگی و همهگیری ، جهانی بودن آن است و احتیاج به وسیله هم ندارد
در آیه ١٨٩ بقره همین معنی رامنظور میدارد که سبب هلال ماه برای زمانهای اعمال و دستورات شرع و حج میباشد
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِىَ مَوَقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ
وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى
وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَبِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
(ای پیامبر) درباره (حکمت) هلالهاى ماه از تو سؤال مىکنند، بگو: براى آن است که مردم اوقات (کارهاى خویش) و زمان حج را بشناسند. (اى پیامبر به آنان بگو:) نیکى آن نیست که (در حال احرام حج،) از پشت خانهها وارد شوید، بلکه نیکى آن است که تقوى پیشه کنید و از درها وارد خانهها شوید، از خداى بترسید، باشد که رستگار شوید.
پس این ادعا که باید روز عید یکسان باشد یا شب قدر مفهومش همانقدر بی اساس است که برای وحدت بخواهیم در یک ساعت همه نماز صبح بخوانند هرچند که شب باشد.
آنچه که شارع دستور داده وحدت در انجام اعمال و همدلی و همراهی و... است و اینکه در اصول و انجام امور ما یکسان عمل کنیم نه اینکه حتماً در یک روز خاص عید بگیرید و چنین مواردی نیست.
حکم خدا بر آسانی و همه فهمی است نه قواعد محاسباتی سخت من درآوردی. چگونه میتوان کاری را در غیر محل آن انجام داد؟ سوالی است که من از این افراد وحدت ساز(گو) است هر چند میدانم که اصل وحدت در این موارد نیست.
من یک نمونه ارائه دهم فرض کنید حاکم شرع که حکم آن برای ما مسلم است فردا را روز آخر ماه رمضان اعلام کند در همان زمان شما غروب هلال اول ماه شوال را رویت کنید فردا برای شما چه حکمی دارد یا دو مرد عادل فردا را آخر ماه رمضان بگویند ، مسلم فردا برای شما ثابت شده که عید فطر است پس حداقل این است که بر شما فردا روزه حرام است هرکس هرچه گفته بر شما تصدیق ندارد اصلاً عقل هم به شما چنین مجوزی نمیدهد.
میبینید که حکم قرآن بر شما رویت است در درجه اول و مبانی بعدی برای عمل شما در رتبه بعد قرار دارند هرچند که بر شما است که اطلاع رسانی کنید در حد توان و بخصوص برای حاکم شرع ولی حق تفرقه و ... ندارید اما شما در اینجا نمیتوانید بر احکام و دستورات ثانویه باشی و به آنها عمل کنی.
آیا شما حق داری در صورت رویت ماه رمضان روز بعد را روزه نگیرید مسلم چنین حقی بر شما نیست حتی اگر بر حاکم شرع این امر ثابت نشود و فردا را ماه رمضان اعلام نکند ولی شما باید عمل به حجت خود که رویت بوده کنی.
در ضمن بعد از گذشت سی روز از شروع یک ماه روز بعد ماه نو شروع شده محسوب میگردد اینه بحثها بیشتر برای خود روز سی است که اول ماه است یا آخر ماه.
در این مورد سخن زیاد است که در آینده به امید خدا بیشتر خواهیم پرداخت شما هم اگر مواردی بنظرتان میآید یا سوالی دارید بپرسید خوشحال خواهم شد.
بنام گرداننده بی همتا
شاید از کودکی این فکر در من مثل هر یک از شما وجود داشت که وقتی میگفتند محرم سال ۶١ هجری قمری و روز عاشورا در تابستان اتفاق افتاده و هوا بسیار گرم بود دلتان میخواست بدانید که درست است یا خیر؟
بالاخره با اینکه زیاد این برابری گفته شده و برنامههایی نیز که درست است و این مطابقت را انجام میدهد و ثابت شده, انسان دلش میخواهد خود نیز این مطلب را تجربه کند!
اگر از این تیپ هستید و مثل من سالها را به ساعت و دقیقه تبدیل کرده ولابد در یک برنامه اکسل یا جای دیگری به قمری بر گشت داده و از این قبیل کارها.... و نتایج متجیرالعقلی نصیبتان شده باشد!؟
میخواهم یک راه میان بر برای این برابری ایجاد کنم که حتی قادر باشید هر سال دیگری را به این ترتیب به قمری و برعکس قمری به شمسی تبدیل کنید شاید دقیق نباشد ولی میتواند با نزدیکی زیاد درست باشد
چگونگی بدست آوردن این فرمول بصورت زیر ساخته میشود و شاید جالبترین مطلبی که باید بدانید اینکه روز ١٨ ذیحجه سال دهم روز نوروز بوده و شاید ما وقتی نوروز را پاس میداریم یکی هم نیتمان این باشد که داریم سالگرد ولایت علی علیهالسلام را نیز جشن سال شمسی میگیریم:
توضیح: برابری ارقام و ماهای قمری بدین صورت است؛
١=محرم
٢=صفر
٣=ربیعالاول
۴=ربیعالثانی
۵=جمادیالاول
۶=جمادیالثانی
٧=رجب
٨=شعبان
٩=رمضان
١٠= شوال
١١= ذی القعده
١٢=ذی الحجه
***و هر سال شمسی ١٠ روز و ٢١ ساعت از سال قمری بیشتر است****
اما محاسبات:
اگر به سی سال قبل در تقویم نگاه کنیم روز نوروز برابر است با چهارم جمادیالاول سال١۴٠٠ پس:
١/١/١٣۵٩ شمسی= ۴/۵/١۴٠٠ قمری
و سی سال بعد:
١/١/١٣٨٩ شمس = ۵/۴/١۴٣١ قمری
حال اگر اختلاف سال قمری را بدست آوریم سال ٣١سال اضافه، ماه یک ماه کم ،روز یک روز اضافه , در اصل٣٠ سال و ١١ ماه و ١ روز
یعنی هر سی سال شمسی
٣٠سال شمسی= ١/١١/٣٠ قمری
اگر سی سال میانگین را درست فرض کنیم که فرض دور از عقلی هم نیست
میتوان ٣٠سال به ٣٠ سال به عقب برگشت تا ببینیم نوروز آن سال چه موقع سال قمری بوده
در این حالت ۴ تا سی سال یعنی١٢٠سال قبل
١/١/١٢۶٩شمسی=١/٨/١٣٠٧قمری
و ١٢٠سال قبل آن:
١/١/١١۴٩ شمسی=٢۶/١١/١١٨٣ قمری
و.... همینطور،
١/١/۶٩ شمسی = ٢٠/١٠/٧٠ قمری
کافی یک ده سال هم کم کنیم
برای مثال
١/١/١٣۶٠ شمسی= ١۵/۵/١۴٠١ قمری و
١/١/١٣٧٠ شمسی= ۴/٩/١۴١١
یعنی هر ده سال تقریباً =١٠سال و ٣ماه و ١٩ روز
نتیجه:
١/١/۵٩ شمسی=٢/٧/۶٠ قمری
کافی است ۶ ماه به سال قمری اضافه کنید تا به محرم ۶١ برسید:
٢٢*۶*۵٩یا ٢٢/۶/۵٩ شمسی = ٢/١/۶١ قمری
٣٠شهریور سال ۵٩ شمسی واقع روز عاشورا اتفاق افتاده حالا اگر چند روز کم و زیاد داشته باشد قابل اعماض است
" 8 یا 7 روز کمی سال شمسی بخاطر سال شمسی بودن است یعنی در سال شما 10 روز ٢١ساعت سال شمسی بیشتر از سال قمری است"
بدین صورت پی بردیم که روز عاشورا 61 درست در تابستان و گرمی هوا بوده است.
اما اگر این مجاسبه را به روز عید غدیر نیز برگردانید چنین است
1/1/10=18/12/9
امید که این مقدار مورد قبول قرار گیرد
دوستان اگر تجربه دیگری دارید برایم بنویسید یا به ای-میل AliakbariA@yahoo.com بفرستید خوشحال خواهم شد.
بِسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِیمِ
شَهْرُ رَمَضَانَ اَلَّذِى أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدىً لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ
فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمْ الْشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیْضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ
وَلِتُکَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَى مَا هَدَیکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
ماه رمضان، ماهى است که قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن کتابى است که) هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است، پس هر کس از شما که این ماه را مشاهده و درک کند، باید روزه بگیرد. و آنکس که بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به همان تعداد روزه بگیرد. خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد (این قضاى روزه) براى آن است که شماره مقرّر روزها را تکمیل کنید وخدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، به بزرگى یاد کنید، باشد که شکرگزار گردید ١٨۵-بقره
در پست ترمز به موضوع تقوا که هدف اصلی از روزه میباشد پرداختیم یعنی منظور از تقوا را روشن کردیم یعنی چه
در اینجا منظور نداریم که تقوا را شرح دهیم و سعی است که روی مشاهده هلال ماه و زمان روزه و اختلاف نظرهای در این مورد را کوتاه باز کنیم.
اما در مورد تقوا که پرهیزگاری بوده و خودداری فرد از انجام بعضی امور در روزه تمرین میشود آنهم از نوع قوی آن که بتوان ایستاد و انجام نداد.
مثل این میماند که بخواهیم برای یک ماشین تست صحیح کار کردن ترمز و کلاج و.. را انجام دهیم
وقتی شخص میتواند غذا بخورد و نخورد و آب بنوشد و ننوشد و .... این تمرین در مورد جاهایی که باید خودداری کند و یا اصلاً در مضیقه قرار گیرد بآسانی شخص تحمل میکند
یک شخص روزه دار در برابر سختیها و ضیقها براحتی شکسته نمیشود و برعکس افرادی که روزه نمیگیرند در این تنگناها زود کم میآورند و این موضوع غیر قابل انکار است که فرد روزه دار ، دارای مقاومت و سلامت بیشتری است و آستانه تحمل خوبی دارد.
پس اینکه ما در یک ماهی هستیم که سراسر برکت است و خیر، اضافه بر آن این روزهداری برای یک انسان ضروری است که بتواند خود را بسازد که در حیات خود شداید و سختیها را نیز پشت سر بگذارد و خسارت نخورد.
همانطور که یک خودرو به تستهایی نیاز دارد که بتواند در موقع لزوم جواب دهد و سرنشینهای خود را نابود نکند. ترمز برای خودرو این نقش را دارد که در هنگام خطر بتواند جلوگیری کند از نابودی. و امتحان و بازبینی آن و قدرت بخشیدن به آن لازم و ضروری است، تا این نقش کمرنگ و سست نشده باشد......
در آیه فوق بر خلاف ذهن بسیاری که بر وحدت در اعلام شروع ماه رمضان اصرار و ابرام دارند چنین سخنی ندارد اشاره آن بر مشاهده فرد و منطقه است و دیگران که مشاهده هلال نکنند و بر آنها آغاز ماه ثابت نشده این امر لازم نشمرده است.
شاید بر من ایراد فراوان گرفته شود این چه استدلال تفرقه انگیزی است که نمودهام و چرا؟
اما خداوند کار را براساس راحتترین راه و بهترین پیشنهاد میکند نه بر حدسیات و خوشایند ما که اگر چنین بود یک بلواشو بیشتر بود تا آنچه ما تفرقه مینگاریم.
یک مثال روشن مینماید مطلب را، شما(ما انسانها) در روی کره زمین یک خط فرضی ایجاد کردهاید که مبداء زمان است و از گرنویچ میگذرد نصفالنهار صفر و مبداء اگر در این مبداء ساعت ٢۴ باشد یک ثانیه بعد روز یکشنبه میشود دوشنبه اما درست مقابل آن ساعت دوازده (ظهر) است و روزه یکشنبه است و هنوز دوازده ساعت دیگر روز دوشنبه آغاز خواهد شد هیچگاه این اختلاف روز را شما ایراد نخواهید گرفت چرا که در هیچ کجای جهان شما انتظار ندارید ١٢ ظهر روز یکشنبه بشود دوشنبه و..... البته کمی مشرقتر از این مدار هم هنوز روز یکشنبه است و شاید ساعتی دیگر دوشنبه بشود یعنی یک فاصله چند ده کیلومتری یا مثلاً در ایران سه و نیم ساعت بعد روز یکشنبه دوشنبه خواهد شد این آیا مورد ایراد است مسلم نه
حالا چرا ما انتظار داریم سراسر جهان در یک روز مشخص اول ماه رمضان باشد و یا عید فطر باشد و بعضی روی این صورت بسیار تلاش دارند و من دیدهام علمایی هم تحت همین موضوع احکام غیر متعارفی دادهاند از جمله اینکه برای وحدت مسلمین عید باید یک روز اعلام گردد یا شب قدر ٢۴ ساعت است و روز هم شب قدر است....
کمی این مسئله را باز کنیم اصلاً این آیه قرآن را هم ملاک قرار ندهیم برای وحدت کدام مسلمان میتواند عید فطر نگیرد وقتی در آسمان هلال اول شوال را مشاهده کند، میبینید که ممکن نیست
یک مثال سادهتر بزنیم
فرض کنید شما در همین کشور خودمان ایران در سفر هستید امروز غروب در مشهد ساعت ٨ بعداز ظهر اذان مغرب است و نماز مغرب میخوانید و فردا در ایلام یا آذربایجان رفتهاید وساعت هشت هنوز آفتاب غروب نکرده و شما بخواهید باز نماز مغرب بخوانید مسلم چنین نخواهید کرد و هیچ بر این افقهای مختلف ایراد نمیگیرید که باعث تفرقه مسلمین است
یعنی اصلاً وحدت مسلمین را این موضع نمیانگارید حالا چرا روی ماه رمضان و شروع و پایان آن بر وحدت تکیه میشود بماند ولی من میگویم مبنای صحیح ندارد.
حالا بیائیم روی خود ماه مثال بزنیم طلوع ماه از مغرب شروع میشود در آغاز ماه و طلوع ماه در آخر ماه از مشرق و غروب آن هم مشرق میباشد.
و تنها طلوع و غروب کامل ماه در نیمه ماه است که از مشرق طلوع و در مغرب غروب میکند
در هنگاه آغاز ماه طلوع قمر در روی سطح زمین از نظر انسان بصورت یک هلال کشیده است که هرچه به مشرق میرویم به دو سوی زمین کشیده شده و سطح بیشتری را شامل میشود
مثلاً وقتی هلال ماه در مکه آغاز ماه است میتواند در ایران و یا قسمتهایی از آفریقا مشاهده نشود در عوض در چین و یا مالزی و اندونزی را شامل گردد البته این یک مثال است و دیگر کشورهای مغرب مکه فرض است که پشت ماه قرار گرفته و روز بعد طلوع ماه را خواهند داشت. این مرز بین کشورهای شرق و غرب هم نقطه مقابل ماه میباشد که روز بعد را مشخص خواهد کرد و گرنه مفاهیم غرب ماه و کشورهای شرقی مفهوم پیدا نمیکند.
پس اکنون سه نقطه را در نظر میگیریم نقاطی که داخل هلال طلوع هستند آغاز ماه را دارند
نقاط مغرب منطقه و خارج از هلال و نقاط شرق نقطه طلوع مکه و خارج هلال که طلوع ماه را نخواهند داشت
این مناطق روز بعد ماه برایشان طلوع کرده و از محاق خارج میشود
میدانیم که با طلوع هلال اول ماه هر روز نزدیک ۵٠ دقیقه طلوع ماه زودتر انجام میشود و اندازه هلال هم بزرگتر خواهد شد(٣۶٠ درجه تقسیم بر ٣٠ روز میشود ١٢ درجه)
تذکر:
پس برای اینکه بهفیم چندم ماه است دو مبنا وجود دارد
١) اندازه هلال که همه به آن توجه داریم
٢) میزان بلندی ماه فاصله ماه تا غروب هرچه این زمان بیشتر باشد روزهای بیشتری از ماه گذشته است
مثلاً امشب اگر شب چهارم ماه رمضان باشد حداقل تا غروب ماه باید ٣*۵٠ دقیقه = ١۵٠دقیقه بیش از دو و نیم ساعت(با در نظر گرفتن شروع ماه که اگر حدود ٢٠ دقیقه یا نیم ساعت بعد از غروب آفتاب ماه طلوع کند نیز قابل دیدن است چنین محاسبه تقریبی در نظر گرفتهایم باید ماه در آسمان باشد و بعد غروب کند
حالا با دانستن این نکات خیلی از مطالب را میتوانیم فهم کنیم
قرآن این دو مبنا را که هر انسانی از دانشمند تا عادی و حتی کشاورز و چوپان هم برایش قابل فهم است استفاده کرده و دستورات شرع را داده است. حتی خورشید هم چنین مبنایی در اختیار قرار نمیدهد
اگر اعمال شرع با وضعیت قمر گره خورده است و در قرآن هم اشاره شده بعلت سادگی و همهگیری ، جهانی بودن آن است و احتیاج به وسیله هم ندارد
در آیه ١٨٩ بقره همین معنی رامنظور میدارد که سبب هلال ماه برای زمانهای اعمال و دستورات شرع و حج میباشد
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِىَ مَوَقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ
وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى
وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَبِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
(ای پیامبر) درباره (حکمت) هلالهاى ماه از تو سؤال مىکنند، بگو: براى آن است که مردم اوقات (کارهاى خویش) و زمان حج را بشناسند. (اى پیامبر به آنان بگو:) نیکى آن نیست که (در حال احرام حج،) از پشت خانهها وارد شوید، بلکه نیکى آن است که تقوى پیشه کنید و از درها وارد خانهها شوید، از خداى بترسید، باشد که رستگار شوید.
پس این ادعا که باید روز عید یکسان باشد یا شب قدر مفهومش همانقدر بی اساس است که برای وحدت بخواهیم در یک ساعت همه نماز صبح بخوانند هرچند که شب باشد.
آنچه که شارع دستور داده وحدت در انجام اعمال و همدلی و همراهی و... است و اینکه در اصول و انجام امور ما یکسان عمل کنیم نه اینکه حتماً در یک روز خاص عید بگیرید و چنین مواردی نیست.
حکم خدا بر آسانی و همه فهمی است نه قواعد محاسباتی سخت من درآوردی. چگونه میتوان کاری را در غیر محل آن انجام داد؟ سوالی است که من از این افراد وحدت ساز(گو) است هر چند میدانم که اصل وحدت در این موارد نیست.
من یک نمونه ارائه دهم فرض کنید حاکم شرع که حکم آن برای ما مسلم است فردا را روز آخر ماه رمضان اعلام کند در همان زمان شما غروب هلال اول ماه شوال را رویت کنید فردا برای شما چه حکمی دارد یا دو مرد عادل فردا را آخر ماه رمضان بگویند ، مسلم فردا برای شما ثابت شده که عید فطر است پس حداقل این است که بر شما فردا روزه حرام است هرکس هرچه گفته بر شما تصدیق ندارد اصلاً عقل هم به شما چنین مجوزی نمیدهد.
میبینید که حکم قرآن بر شما رویت است در درجه اول و مبانی بعدی برای عمل شما در رتبه بعد قرار دارند هرچند که بر شما است که اطلاع رسانی کنید در حد توان و بخصوص برای حاکم شرع ولی حق تفرقه و ... ندارید اما شما در اینجا نمیتوانید بر احکام و دستورات ثانویه باشی و به آنها عمل کنی.
آیا شما حق داری در صورت رویت ماه رمضان روز بعد را روزه نگیرید مسلم چنین حقی بر شما نیست حتی اگر بر حاکم شرع این امر ثابت نشود و فردا را ماه رمضان اعلام نکند ولی شما باید عمل به حجت خود که رویت بوده کنی.
در ضمن بعد از گذشت سی روز از شروع یک ماه روز بعد ماه نو شروع شده محسوب میگردد اینه بحثها بیشتر برای خود روز سی است که اول ماه است یا آخر ماه.
در این مورد سخن زیاد است که در آینده به امید خدا بیشتر خواهیم پرداخت شما هم اگر مواردی بنظرتان میآید یا سوالی دارید بپرسید خوشحال خواهم شد.