انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن
انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن

اشک حیدر

یا عزیز

به مناسبت شهادت یگانه دخت پیامبر اعظم(ص) شعری از عزیزی در پی می‌آوریم

 

باید از فقدان گل، خونجوش بود یاس کبود

در فراق یاس، مشکی پوش بود


یاس ما را رو به پاکی می برد

رو به عشقی اشتراکی می برد

یاس یک شب را گل ایوان ماست

یاس تنها یک سحر مهمان ماست


بعد روی صبح، پرپر می شود

راهی شبهای دیگر می شود


یاس مثل عطر پاک نیّـت است

یاس استنشاق معصومیّـت است


یاس بوی حوض کوثر می دهد

عطر اخلاق پیمبر می دهد


حضرت زهرا دلش از یاس بود

دانه های اشکش از الماس بود


داغ عطر یاس زهرا زیر ماه

می چکانید اشک حیدر را به چاه


عشق محزون علی یاس است و بس

چشم او یک چشمه الماس است و بس


اشک می ریزد علی مانند رود

بر تن زهرا: گل یاس کبود


گریه کن زیرا که دُخت آفتاب

بی خبر باید بخوابد در تراب


این دل یاس است و روح یاسمین

این امانت را امین باش ای زمین


نیمه شب دزدانه باید در مغاک

ریخت بر روی گل خورشید، خاک

پناه بی‌پناهان

یا محسن

ای چشم گریان از غم فراق بهترین بنده و شایسته‌ترین خلق نزد تو، ای در حزن نشسته برای رفتن خُلق عظیم به سوی خالق. ای دل غمبار از عروج مهربان‌ترین خلق به خلق از خاک به افلاک.

دمی غصه و غم از رحلت والاترین نبی و آخرین نبی اعظم حضرت محمد مصطفی (ص) به سوی خالق خویش. پیامبری که برای امت رحمت بود و برکت.

پس رحلت جانگدازش تسلیت باد

و تسلیتی مضاعف برای شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام و سلاله پاکش حضرت امام رضا علیه السلام.

در آستانه سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمدبن عبدالله(ص) و شهادت امامان بزرگوارمان حضرت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت امام رضا(ع) و در ایامی که دل ها از فراق ، داغدار و چشم ها به ماتم اشکبار است، سروده ای در وصف رسول خدا(ص)

مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد
خدا که در حرم امن خویش راهت داد
هجوم جهل و خرافه، هجوم تاریکی
خدا پناه در آن دوره سیاهت داد
خدا، خدا و خدا، آن خدای بی مانند
همان که عصمت پرهیز از گناهت داد
همان که جان نجیب تو را مراقب بود
همان که سینه خالی زاشتباهت داد
توان و توشه به پایان رسیده بود، ولی
خدا رسید به فریاد و زاد راهت داد
بگو که نعمت پروردگار پنهان نیست
خدا که دست تو را خواند و دستگاهت داد
خدا که چشم تو را با نماز روشن کرد
خداکه فرصت تشخیص راه و چاهت داد
چقدر واقعه آسمانی و شفاف
خدا به یمن دعاهای صبحگاهت داد
خدا که عاقبتی خیر و خوش عطایت کرد
خدا که آینه را نور با نگاهت داد
قسم به روز، که خورشید شمع خانه توست
قسم به شب که خدا برتری به ماهت داد
خدا که اشک تو را جلوه گهر بخشید
خدا که شعله روشن به جای آهت داد
خدا که جان تو را از الهه ها پیراست
خدا که غلغله قول لااله ات داد
یتیم آمده ام، مانده ام، پناهم ده
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد

گوهر صلوات

چراغ هدایت گری بشر، همواره روشن است؛ چنان که نام پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله جاوید است. روزهای مقدس خدا، یادواره هایی از فضایل‌ند و امروز، رنگ و بوی صلوات گرفته ایم. امروز در فضایی آکنده از بغض و غزل گریه، دل را قرین عطر صلوات می کنیم و در غمِ گل های محمدی شریک می شویم. انگیزه ای فراهم شده تا با ارج نهادن به تلاش های بی وقفه حبیب خدا، از خوان پر کرامت صلوات بهره مند شویم. فرصتی مهیا شده تا پس از بررسی «معنای این ذکر شریف» و «چگونگی درود عرشیان و فرشیان»، و نیز بررسی «صلوات در قرآن کریم» و «نماز»، به مساحت معنوی این ذکر کوتاه بیشتر پی ببریم. از جمله بدانیم: «صلوات گناهان را از میان می برد»، «وسیله برآمده شدن حاجات است»، «فقرزدایی می کند»، «باعث استجابت دعا می شود»، «نقش مهمی در قیامت و در سنجش اعمال دارد» و «در محو شدن گناهان مؤثر است».

با هم به سمت دشت اشراق صلوات گام برمی داریم:

اللهم صل علی محمد و آل محمد

در حزن بی شمار

مسجدالنبی در تراکم سوگ واژه های وداع، غمگنانه ترین تصویر امروز است. صلوات و محراب و منبر، در جامه اشکند و مهرانگیزترین خانه وحی، در حزن بی شمار. صحیفه های رسولان پیشین، در محضر شریف قرآن با دسته گل های تسلی نشسته اند. سرتاسر امروز، دریای تیره ماتم است. بوی شرجی عزا، سرزمین شعرهای آیین را فرا گرفته است.

28 صفر، پای هموارترین بیان ها را نیز به تیغستان اندوه کشانده است. تاریخ که روزگاری هجرت طربناک پیامبر را تا مدینه عاشق دیده بود، اینک این هجرت غمبار را چگونه روایت کند؟ دستی کو تا غبار تلخ مرثیه را بزداید؟ همه هستی مصیبت زده اند. با کوچ زبده وجود، گرداگرد دین برگزیده، شیون هایی از تبار غروب است و ماتم سرایی. نگاه کن کنار رسالت سبزی که بر دوش قلم نهاده شده، داغ بیست و هشتم صفر را.

معنای صلوات

صلوات در اصل به معنای دعاست و نماز را به دلیل دربرداشتن دعا، «صلاة» می گویند. در عرف، صلاة را بر دو چیز اطلاق می کنند: یکی «درود»، که دعایی خاص است و دیگری «نماز» که عبادتی مخصوص است.

گفته اند حقیقت دعا آن است که بنده با تمام اعضا خدا را بخواند. درود دهنده نیز باید گاه فرستادن صلوات، دلش با زبان موافق باشد و این الفاظ کوتاه و روشن را با تأمّل و توجه جان، همراهی کند.

پژوهش بیشتر در ترجمان صلاة، ما را به احتمال های دیگری در این زمینه رهنمون می‌سازد: گروهی صلاة را از «صله» دانسته اند و بر این عقیده اند که نمازگزار حقیقی آن است که در حال نماز، از خلق منفصل و به خالق متصل گردد، و درود دهنده کامل نیز آن است که از آثار بدعت، منقطع و به انوار سنت متصل شده باشد. دسته دیگر، ریشه صلاة را «تصلیه» می دانند که به معنای پیروی است. بر این اساس، نمازگزار، پیرو شارع در امر او و درود دهنده، تابع پروردگار و فرشتگان خواهد بود، به فرموده آیه شریف: «إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ». (احزاب: 56)

صلوات در قرآن کریم

قرآن مجید در آیات فراوانی، از آخرین سفیر الهی و این شخصیت پرفروغ عالم هستی، به شکل های گوناگون سخن گفته و چهره مقدس و ملکوتی اش را به تصویر کشیده است. گاه نام مقدسش را با تعظیم یاد می کند. زمانی اطاعت از او را اطاعت از پروردگار و نافرمانی او را نافرمانی خدا برمی شمارد. گاهی به وجود پربرکتش سوگند یاد می کند و وقتی دیگر به دفاع از او برمی خیزد.

خدای کریم افزون بر بیان اوصاف پیامبراعظم صلی الله علیه و آله در قرآن مجید، احترام به آن حضرت را یکی از واجبات مسلمانان برشمرده و در آیاتی، همگان را به این امر مهم و وظیفه شرعی فراخوانده است. از جمله مصداق های آشکار احترام پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، مسئله صلوات است. جالب اینکه پروردگار پیش از آنکه چنین دستوری را صادر کند، نخست خود و فرشتگانش برای پیامبر، صلوات می فرستند و سپس می فرماید: «ای مؤمنان! شما نیز به دلیل ادای احترام و رعایت حقوق رسول خدا صلی الله علیه و آله بر او صلوات و درود بفرستید». (احزاب: 56)

پیوند صلوات و نماز

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام آمده است: «از حقوق نماز این است که پس از نماز، با اعتقاد به اینکه پیامبر و آلش بهترین انتخاب شدگان هستند، بر آنها صلوات بفرستی».

از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است: «روزه با دادن زکات فطره تمام می شود، همان طور که نماز با صلوات بر محمد و آلش به پایان می رسد. کسی که روزه بگیرد و عمدا زکات فطره ندهد، روزه اش، روزه نیست، همان گونه که اگر کسی نماز بخواند و عمدا صلوات بر محمد و آلش را ترک کند، نمازش، نماز واقعی نخواهد بود».

صلوات، برطرف کننده نیاز

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می فرماید: «صلوات فرستادن شما بر من، باعث روا شدن نیازهایتان است. در این صورت، خدا را از شما راضی می گرداند و اعمالتان را پاکیزه می کند.»

امام صادق علیه السلام روش خواستن حاجت را این گونه شرح می دهد: «هرگاه اراده کردید چیزی از نیازمندی های دنیا را از خداوند سبحان بخواهید، ابتدا باید خدا را بستایید و سپس بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید. آن گاه حاجت خود را از خداوند کریم درخواست کنید.»

نیز از آن حضرت است که: مردی وارد مسجد شد و پس از به جا آوردن نماز، دست به سوی درگاه خدا بلند کرد و نیازهای خود را طلبید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که در مسجد حضور داشت، با مشاهده این وضع فرمود: این بنده در خواسته خود از خدا تعجیل کرد. سپس شخص دیگری آمد و دو رکعت نماز گزارد و ثنای خدا را به جا آورد. آن گاه بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله صلوات فرستاد و خدمت حضرت رسید. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: «دعایت در آستانه اجابت است».

برطرف شدن فقر با صلوات

فرستادن صلوات، توان گری می آورد و فقر را از انسان می زداید. گویند: فقیری در حال تنگ دستی پیامبر را در خواب دید. حضرت به او فرمود: اگر می خواهی بی نیاز شوی و خداوند برای تو از آسمان روزی برساند، بر من صلوات بفرست. پس از این خواب، آن مرد شروع به فرستادن صلوات کرد. چند روزی نگذشته بود که در راه عبور از خرابه ای، پایش به خشتی خورد و هنگامی که خشت کنار رفت، ناگهان چشمش به گنجی از طلا افتاد، ولی با خود گفت: پیامبر فرموده که خدا از آسمان برایم روزی خواهد فرستاد. از این رو، به آن دست نَزَد و به خانه رفت. در خانه جریان را برای همسرش تعریف می کرد که به طور اتفاقی مرد یهودی ای که همسایه آنها بود، صدای او را از پشت بام شنید و از محل گنج آگاه شد. یهودی، غلام خود را صدا کرد و سراغ گنج رفتند. وقتی به آن محل رسیدند، به غیر از چند مار و عقرب چیزی دیگر ندیدند. یهودی مار و عقرب ها را جمع کرد و به قصد انتقام از دروغ پردازی آن مردم مسلمان، آنها را به خانه آورد و از سوراخ پشت بام به خانه مرد مسلمان ریخت. همه مار و عقرب ها دوباره به طلا تبدیل شدند و آن مرد فقیر مسلمان به آرزوی خود رسید و خدا از آسمان برایش روزی فرستاد. یهودی از شدت شگفتی فریاد زد: این چه سرّی است که کوزه پیش من پر از مار و عقرب بود و نزد شما پر از دینار؟ آن مرد مسلمان گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به من فرمود: اگر می‌خواهی بی نیاز شوی، بر من صلوات بفرست. در این هنگام مرد یهودی اسلام آورد و مسلمان شد.

اگر از آفت دوران شکسته حال شوی

امان طلب ز جناب مقدس نبوی

و گر سهام حوادث تو را نشانه کند

پناه بر به حصار درود مصطفوی

استجابت دعا با صلوات

دعا برای رسیدن به مرحله استجابت، نیازمند صلوات است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «هر کس، اگر حاجتی داشته باشد، باید اول بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، سپس حاجت خود را بخواهد و در پایان دعا نیز صلوات بفرستد؛ زیرا حق تعالی، کریم تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط دعا را نپذیرد.

صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله ، حجاب ها را برطرف می کند.» بیان دیگر ایشان چنین بر جان ها می نشیند: «همیشه میان دعا و مستجاب شدنش، حجابی می آید و مانع می شود، و تا بر محمد صلی الله علیه و آله صلوات فرستاده نشود، آن حجاب برطرف نمی گردد».

بی بدرقه درود او هیچ دعا

البته به منزل اجابت نرسد

صلوات، مهریه حوّا بوده است. در أمالی شیخ صدوق آمده است که حضرت آدم علیه السلام ده بار بر پیامبر صلوات فرستاد تا خداوند حوا را به ازدواج او درآورد.

ارتباط پیامبران پیشین با صلوات

امام هادی علیه السلام به عبدالعظیم حسنی فرمود: حق تعالی ابراهیم را خلیل خود گردانید به دلیل آنکه بسیار بر محمد و آل او صلوات می فرستاد.

خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد: ای موسی! آیا می خواهی من به تو، از کلامت به تو، از نگاهت به چشم تو، از روحت به بدن تو و از اندیشه ات به دل تو نزدیک تر باشم؟ موسی علیه السلام عرض کرد: آری. خطاب رسید: اکنون که جویای این سعادت هستی، بر حبیب من، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله صلوات بفرست؛ زیرا صلوات بر او، رحمت و نور است.

صلوات و رنج شیطان

روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از راهی عبور می کرد. شیطان را دید که خیلی ضعیف و لاغر شده است. از او پرسید: چرا به این روز افتاده ای؟ گفت: ای رسول خدا! از دست امت تو رنج می برم. پیامبر فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند؟ گفت: امت شما شش ویژگی دارند که من طاقت دیدن آنها را ندارم:

1) آنکه هر وقت به هم می رسند، سلام می کنند.

2)اینکه با هم مصافحه می کنند.

3)آنکه هر کاری می خواهند انجام دهند، ان شاءالله می گویند.

4) از گناهان استغفار می کنند.

5)تا نام شما را می شنوند، صلوات می فرستند.

6)ابتدای هر کار بسم الله الرحمن الرحیم می گویند.

در بخش آغازینِ روایتی می خوانیم: «فردای قیامت در ترازوی عدل الهی، چیزی سنگین تر از ذکر صلوات بر محمدو آل محمد صلی الله علیه و آله نیست».

حِرز امان چیست؟ نعت و نام محمد صلی الله علیه و آله

صلّ عَلی سیّدالأنام محمد صلی الله علیه و آله

در تاریخ آمده است: زنی، پسر نابینا و ناشنوایی داشت. روزی خدمت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله رسید و درخواست کرد بچه او را شفا دهد. حضرت فرمود: ای زن! اگر می خواهی شفا یابد، بر من صلوات بفرست. آن زن برخاست و در مسیر خانه، هر گامی برمی داشت، یک صلوات می فرستاد. هنگامی که به خانه رسید، فرزند خود را سالم دید. پس خدمت پیامبر بازگشت و موضوع شفا یافتن فرزندش را به آن حضرت عرض کرد. حاضران در مجلس، شادمان گشتند. آن گاه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند می فرماید: همان گونه که او را به برکت صلوات شفا دادم، در روز قیامت، گناهان امت تو را نیز به برکت صلوات می آمرزم.

سر خیل رُسُل، شافع روز عَرَصاتب نمود به امت از کَرَم راه نجات فرمود خدا جمله گناهش بخشدهر کس که برای من فرستد صلوات.

صلوات، موجب حصول رضای خداست: تمجید و پرداختن به مدح کسی، موجب خرسندیِ دوست او می شود. از این رو، یاد کردن حبیب خدا با صلوات ـ که نشانه تعظیم است موجب خشنودیِ حق تعالی است.

صلوات، موجب اثبات محبت بنده به خداست: زیرا نشانه دوستی کسی، دوستی با دوست او نیز هست و چون حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله ، حبیب پروردگار است، پس دوستی با آن حضرت، نشانِ دوستی با خداوند متعالی است.

صلوات، موجب حیات دل است: مؤمن راستین، همواره گوش به فرمان قادر متعالی گام برمی دارد. صلوات، فرمان خداست و مؤمن با فرستادن صلوات، امر الهی را اطاعت می کند. حیات دل، چیزی جز این نیست که انسان در مسیر ایمان، مطیع فرمان باشد.

صلوات، موجب هدایت دل است: هر عملی، اثری در دل پدید می آورد. بدیهی است هر چه آن عمل به تکرار بینجامد، میزان اثرگذاری اش بر دل بیشتر است. تکرار و مداومت درود نبوی ـ به شرط توجه روحانیت خاتم رسولان ـ موجب بروز آثار محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله در دل هاست که در پی این معنا، زوایای باطنی با نور هدایت آشنا می شود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :

بهترین اعمال در آخرت سه چیز است:

الف)صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله

ب) آب رسانی به تشنه ها

ج) دوستی علی بن ابی طالب علیه السلام.

برخی از فرشتگان در شب معراج به پیامبر گفتند: ما منتظریم تا شخصی از امت شما صلوات بفرستد و ما برای او قصری بسازیم.

عبدالسلام بن نعیم گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: من داخل کعبه شدم و دعایی به خاطرم نیامد به جز صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله . امام فرمود: آگاه باش کسی از خانه خدا مانند تو در فضیلت و ثواب، بیرون نیامده است.

نماز باران یا استسقاء

یا رحیم

آنقدر خشکی و کم بارانی بر استان کرمان غلبه نمود که قرار شد روز دوشنبه نماز باران در تمام شهرها و روستاها خوانده شود. در انار هم نماز باران روز دوشنبه 5 دی 1390 خوانده خواهد شد چون روز شنبه تا دوشنبه بهتر است که روزه گرفته شود و سپس دست بدعا برداریم متن زیر به همین مناسبت قلمی می‌گردد در ضمن نماز باران در امین شهر نیز در دشت خوانده هواهد شد امید که همه با شرکت در آن و با حالت تضرع و استغاثه و استغفار بدرگاه خداوند التماس نمایند و باران ببارد چون در سال جدید هیچ بارانی در شهرمان دیده نشده است با اینکه استانهای دیگر باران کافی بایده است.

خدایا تو رحیم و بخشنده هستی

خداوندا تو مهربانترینی برای همه

ایزدا تو سرشار از لطف و عنایت هستی برای همه بندگانت

ای رب العامین تو خالقی و بی نیاز از همه چیز

ای رحمت بی پایان

ای خالق بی همتا

از عزت دهنده هر معزی

ای ستار هر عیب

ای که هر جنبنده‌ای در جنبش‌اش تجلی از توست و هر ساکن در سکونش پیدای تو

وقتی که همه دستشان از کمک کوتاه شود آنوقت به کوچکی و حقارت خود واقف و به عظمت‌ات معترف

ما امروز آماده‌ایم که اعتراف کنیم به ناتوانیمان به نیازمان به نقصمان و به نداریمان

ما امروز آمده‌ایم که بگوییم بدکار هستیم و پر از خطا و گناه

ما امروز جمع شده‌ایم که بر بی شرمی خود در برابرت عذر بخواهیم

امروز تجمع می‌کنیم برای تمام غرورهای گذشته خود و بی‌اعتنایی‌هایمان بگوییم که بی‌تو نیستیم

بدون رحمت تو رگ حیاتمان بسته است

اگر نعمتهایت را نشمرده‌ایم برای اینکه در خودمان غرق شده بودیم

اگر مهربانیت نبود بارها در غلطیده و شکسته بودیم

هرچند که هنوز هستیم

ولی ملتمس درگاهیم

برای نیازی بزرگ آمده‌ایم

باز هم بی‌شرمی می‌کنی ولی خودت به عظمت‌ات ببخش که اگر نبخشی ناتوان از عذر آن هستیم

آنچه را که که کرده‌ایم خود می‌دانیم که جز خطا و سهو نبوده

و آنچه گفته‌ایم پر از بی‌مغزی و بی‌فکری بوده

امروز هم آماده‌ایم که بگویم توبه

نمی‌دانم چه بگویم ، این هم باید از مرحمت خودت باشد که استغفرالله بگویم

اما اگر نعمت زبان نباشد باز ناتوان از گفتن همین هم هستیم

می‌آیم بسویت ولی تو باید بخواهی و اراده کنی که ما ناتوان از همین آمدنیم

الهی به عظمت‌ات ما را ببخش

یا رب بر ما باز هم مهربانی نما

حق را چراغ راهمان قرار بده

از اشتباهات و خطاهای زیادمان بگذر

همانطور که از پیشینیان توبه کارمان درگذشتی

لطف خودت را شامل حال ما کن هرچند که ما لایق آن نیستیم

در جمع خود کودکان معصومی را آورده‌ایم که بگویم آنها از خطای ماست که  محروم شده‌اند بر گناه ما بی‌گناهان را محروم مکن و بخاطر بی‌گناهان از گناهان ما درگذر

ما حیواناتی را در دشت و صحرا می‌بینیم که از تشنگی بر ما لعنت می‌گویند حق با آنهاست به حق خودت تشنگی آنها را برای خطای ما ادامه نده

آن گناهانی که راه رحمت‌ات را مسدود و مانع بالا آمدن استغاثه ما شده است را ببخش که بخشنده‌تر از تو را سراغ نداریم و گداتر از خود کسی را سراغ

بحق پیامبرت(ص) و بحق خاندان او ما را شامل رحمت‌ات فرما

و به حق همه صالحان بر کوتاهی ما قلم عف بکش

تا نزول رحمت‌ات را شاهد باشیم آیا شود که چشمان گنه کارمان رحمت‌ بی انتهایت را ببیند این ندیدن هم تقصیر قلب‌مان است پس زیاهی آنرا با نور خودت برطرف کن

این بدکاران جمع شده بدرگاه‌ات را مورد رحمت قرار بده که اگر ندهی گمراهیمان از این هم بیشتر خواهد شد و عقلمان ضایع گردد

خداوندا شاید حکام و قاضیان در احکام خود ظلم نموده‌اند بحق کسانی که حق‌شان پایمال گریده و از درخواست آن چشم پوشیده‌اند و باز دچار گناهی دیگر شده‌اند بر ما رحم کنم و به تظلم خواهی آنها توان عطاء فرما و ما روسیاهان بدرگاهت آمده را عف فرما

یا رب بر محمد و آل او صلوات می‌خواهیم بفرستیم همانطور که شایسته آنهاست ولی نمی‌توانیم بر همین سلامی که الکن است خود توانایی عطاء کن و آنرا بی‌نقص گردان

که دعایمان بدون این صلوات ابتر نماند

ای بی‌نیاز بر ما نیازمندان پُرو لطف کن و توبه ما را بپذیر و برای تمام نکرده‌هایمان چشم پوش و بر بدکرداریمان عذر بپذیر و باران رحمت‌ات را نازل فرما که امروز از دیروز و دیروز از روز قبلش و امسال از سال قبل و سالقبل  از سالهای قبل‌اش به آن نیازمندتر هستیم

خدایا! ما برای اینکه نشان دهیم لطفت‌ات را فراموش نمی‌کنیم اینجا جمع شده‌ایم، بلکه جمع شده‌ایم که بگویم لطفت را فراموش کرده‌ایم پس مجازات ما را بردار که به رحمت‌ات بیش از پیش و بیشتر از پیش نیازمندیم.

پروردگارا! آیا بر بنده‌ای که آشکارا تو را می‌خواند و بر گناه خود معترف است رحم نمی‌کنی؟ من اطمینان دارم که رحم خواهی نمود.

آیا اشتباهات ما بسیار تکرار شده است و باز هم قرار است تکرار شود خب معلوم است ما انسان خطا کاریم و بر این خطای خود واقف چه کنیم در کنار همه هوش و عقل و اندیشه مان زیادی حوس و شهوت داریم و دنیاگرا و مالپرست هستیم بر این کم خردی ما خرده مگیر

اللها! بر همه خردی ما و تمنای کبرما عیب مخواه و راه راست را خود بر ما آشکار کن

تا بتوانیم واقعیت را از غیر آن و حق را از ناحق تشخیص دهیم

و بدینوسیله بتوانیم راه را پیدا کنیم و بپی‌مایم

خدایا تو که بر تضرع کنندکان خشم نمی‌گیری پس من امروز برای تضرع آمدم و طلب باران رحمت دارم اگر بد تضرع کرده‌ام خود آنرا اصلاح فرما و رحمت خود را نازل کن!

از امامان معصوم توست که اگر بندگان توبه کنند تو برکت را و رحمت و نعمت خود را بر آنها باز می‌فرستی و ما امروز برای توبه آمده‌ایم اگر رحم نکنی ما بر توبه خود شک داریم نه رحمت بی‌منهای تو ولی می‌دانیم که توبه همان اظهار پشیمانی است پس بر درگاه‌ات می‌آوریم که ما گناه کار هستیم و استغفار از آن می‌کنیم که تو غفارالذنوبی

پس توبه ما را خواهی پذیرفت و بر گناه ما چشم خواهی بست و بر کودکان ما رحم و باران رحمت‌ات را خواهی فرستاد

خدایا بر ما رحم نکنی حق داری اما حیوانات بیابان تو چرا؟

پروردگارا ! اگر باران رحمت‌ات را بر ما نفرستی حق با توست ولی پرندگان و چرندگان و چهارپایان و موجودات زنده و بی جان و .... را بدون رحمت و باران رها نفرما!

خدایا ما در بازار بر سر هم کلاه می‌گذاریم و بر ترازوی حق استوار نیستیم و بر حق خود رضا نداریم ولی تو ما را ببخش

ای ایزد ما ! ما در کارمان کم می‌گذاریم در قضاوت یکطرفه می‌رویم در حق دیگران متجاوزیم و از چراغ قرمز چهار راه و زندگی عبور می‌کنیم ولی نگاهمان به رحمت توست.

زکات مالمان را نمی‌دهیم و توقع بی‌جا داریم خدایا گشایش کن که از این گردنه‌ها صحیح بگذریم و چشم‌مان را مال دنیا نگیرد و دست بخشش‌مان باز شود و فقرا را در سفره خود شریک کنیم

خمس مالمان را بپردازیم و بر یتیمان ترحم و دیگران را فراموش نکینم

حق را پاس بداریم و از تظاهر به حق و درستی بسیار بپرهیزیم.

حقا ما را نگهدار باش و سفره نعمت و برکت‌ات را بر ما بگستران و نزول رحمت و باران را بر ما ازدیات بخش.


سخن22

یا مشهود

قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش، در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضاء ندارد
****
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو، ساده ترین راه حسین است

سخن21    سخن20   سخن19   سخن 18  سخن17   سخن16   سخن 15   سخن14   سخن 13  سخن12   سخن11  سخن10    سخن9   سخن8  سخن ?  سخن ?   سخن?   سخن?     سخن3    سخن?     سخن1   

رحمت الهی

یا مولا

با تبریک عید سعید ولایت و امامت

روز نامید شدن شیطان

عید ولایت مبارک

روز شکست جبهه نفاق و کفر

روز امید راستین مردان حقیقت

روز پیروان امامت

روز تولی و تبری

روز عشق به همه خوبی‌ها

برای بودن و شدن

چند یادگاری از مولای متقیان حیدر کرار.

تقواى عملى از دیدگاه پیشواى متقیان على (علیه السلام)
1 - گفتار: گفتارشان راست و سنجیده است.
2 - لباس: در لباس، معتدل و میانه رو هستند.
3 - مشى: در روش زندگى و در راه رفتن فروتن و متواضع‏اند.
4 - تقواى چشم: چشمان خویش را از آنچه خداوند بر آنها حرام نموده پوشیده‏اند.
5 - تقواى گوش: گوشهاى خود را وقف شنیدن دانش سودمند ساخته‏اند.
6 - ثبات نفس: در بلا و آسایش حالشان یکسان است.
7 - اشتیاق به لقاء الله: اگر روز مرگشان معین نبود، از شوق ثواب و خوف عقاب، روح آنان حتى براى لحظه‏اى هم در کالبدشان قرار نمى‏یافت.
8 - توجه به عظمت خالق: بزرگى و هیبت الهى، دل آنان را فرا گرفته است.
9 - کوچک دیدن مخلوق: خالق در دل آنان بزرگ و غیر خالق در دیدگانشان کوچک است.
10 - مشاهده بهشت: آنان چون کسى هستند که بهشت الهى را دیده و در آن متنعم است.
11 - مشاهده جهنم: و نیز مانند کسى است که آتش جهنم را مشاهده کرده و در آن معذّب است.
12 - غم دل: قلبهایشان اندوهگین است (غمهاى آنان در دلشان است)
13 - بى آزارى: دیگران از شرشان در امانند.
14 - تناسب جسم: اندامشان نحیف و لاغر است.
15 - کوچکى حاجات: حاجاتشان کوچک و اندک است.
16 - عفت نفس: روح و نفسشان پاک و عفیف است.
17 - صبر: با صبر و استقامت در این چند روزه دنیا، به راحتى و آسایش ابدى دست یافتند. آنها در شداید و گرفتارى‏ها بردبار و صبورند.
18 - عدم دلبستگى به دنیا: در برابر جلوه‏گریها و فریبهاى دنیا مقاومت کرده و بدان پشت نمودند و به اسارت آن در نیامدند.
19 - شب زنده دارى: در شب همواره بر پا ایستاده‏اند.
20 - قرائت و ترتیل قرآن: قرآن را با شمردگى و تدبیر قرائت مى‏کنند.
21 - درمان با قرآن: جان خویش را با قرآن محزون ساخته و درمان دردهاى خود را از آن مى‏گیرند.
22 - تحقق قرآن در خویش: هرگاه به آیه رحمت و تشویق برسند با طمع و اشتیاق تمام بدان روى آورند و آنرا نصب العین خود سازند و هرگاه به آیه عذاب و خوف رسند گوش خویش را براى شنیدن آن باز مى‏کنند، و صداى ناله و به هم خوردن زبانه‏هاى آتش مهیب و هولناک جهنم در گوششان طنین انداز است.
23 - در خواست نجات: با رکوع و سجود و به خاک افتادن در دل شب، از خداوند درخواست رهایى از عذاب و آتش مى‏نمایند.
24 - حلم: در روز بردبارانى دانا و نیکوکارانى پرهیزکارند. عملشان با حلم توأم است.
25 - علم: با آگاهى و علم و معرفت عمل مى‏کنند. در کسب دانش حریصند.
26 - تأثیر عجیب خوف خدا: ترس و خوف از خدا آنها را همچون چوبه تیرى لاغر ساخته چنانکه دیگران آنان را بیمار و بى‏خبران ایشان را دیوانه مى‏پندارند، در حالى که بیمار نبوده، بلکه اندیشه‏اى بس بزرگ آنان را بدین وضع در آورده است.
27 - اعمال: اعمال زیاد خود را به چیزى نشمرده و از اعمال قلیل خویش راضى نیستند، اعمال نیک را انجام مى‏دهند اما باز هم ترسانند.
28 - خود کوچک بینى: همواره خود را (در پیشگاه خداوند) متهم و مقصر مى‏بینند.
29 - در برابر مدح دیگران: در برابر مدح و ستایش دیگران به هراس افتاده و در مقام مناجات عرضه مى‏دارند: من از دیگران نسبت به خودم آگاهترم، و پروردگارم به من از خودم آگاهتر است. خدایا مرا به آنچه به من نسبت مى‏دهند مؤاخذه مفرما و از آنچه درباره من تصور مى‏کنند برترم قرار داده و گناهانى را که نمى‏دانند بیامرز.
30 - دین: در دین خدا نیرومندند. دین خود را محفوظ نگاه مى‏دارند.
31 - اخلاق: نرم خوى و دوراندیشند.
32 - ایمان: با ایمانى مملو از یقین‏اند.
33 - میانه روى: در حال غنى، میانه رو هستند.
34 - عبادت: در عبادت خاشعند. قلبشان با خشوع است.
35 - آراستگى: در عین تهیدستى آراسته‏اند.
36 - صبر: در سختى صبورند.
37 - کسب: طالب (کسب و روزى) حلال‏اند.
38 - طمع: از آز و طمع بدورند.
39 - نشاط: در طریق هدایت با نشاط و چالاکند.
40 - کارهاى شایسته: حتى از کارهاى شایسته خود بیمناکند (مبادا پذیرفته نشود).
41 - یاد خدا: شبشان به سپاسگزارى و روزشان به یاد خدا مى‏گذرد.
42 - خواب و بیدارى: با خوف مى‏خوابند و شادمان برمى‏خیزند. ترسشان از غفلت و سرورشان به خاطر فضل و رحمت الهى است که به آن عطا شده است.
43 - مهار و تأدیب نفس: هرگاه نفس او در انجام وظایفى که خوش ندارد سرکشى کند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش مى‏سازد.
44 - تعالى روح و علو همت: روشنى چشمش در چیزى است که زوال در آن راه ندارد (خدا و آخرت)
45 - زهد: بى‏علاقگى و زهدش در چیزى است که باقى نمى‏ماند (دنیا و غیر خدا)
46 - صدق گفتار و کردار: علم و حلم را به هم آمیخته و گفتار را با کردار هماهنگ ساخته است.
47 - آرزو: آرزوهایش کوتاه و نزدیک است.
48 - لغزش: لغزشش کم است.
49 - خشوع: جانش خاشع و ترسان است.
50 - قناعت: نفسش قانع است.
51 - خوراک: خوراکش اندک است.
52 - آسانى امور: امورش آسان (و بدون زحمت و اذیت) است.
53 - نگاهبان دین: نگاهبان دین خویش است.
54 - در برابر خشم و شهوت: شهوتش مرده (و آن را سرکوب کرده). و خشمش را فرو خورده است.
55 - محل امید: همگان به خیرش امیدوارند.
56 - یاد خدا: اگر در میان غافلان باشد از ذاکران (خدا) محسوب شده، و اگر در میان ذاکران باشد از غافلان به حساب نمى‏آید.
57 - عفو: کسى را که به او ظلم کرده (و پشیمان شده) مى‏بخشد.
58 - عطا: به آنکس که او را محروم ساخته عطا مى‏کند.
59 - پیوستن: به آنکس که پیوندش را قطع نموده مى‏پیوندند.
60 - خوش زبانى و عفت کلام: گفتارش نرم است. از گفته‏هاى زشت و ناسزا برکنار است. مردم را به نامهاى زشت نمى‏خوانند.
61 - تنزه از بدى: زشتى و بدى از او آشکار نمى‏گردد. نیکیهایش هویدا و عیان است.
62 - شکر نعمت: در موقع نعمت و آسایش سپاسگزار است.
63 - دورى از ظلم: نسبت به کسى که دشمنى دارد، ظلم روا نمى‏دارد. به خاطر دوستى با کسى مرتکب گناه نمى‏شود.
64 - اعتراف به حق: قبل از اینکه شاهد و گواهى بر ضدش اقامه شود، خود به حق اعتراف مى‏کند.
65 - امانت: آنچه را به او سپرده‏اند ضایع نمى‏سازد.
66 - اهمیت موعظه: آنچه را به او تذکر داده‏اند به فراموشى نمى‏سپارد.
67 - دورى از القاب زشت: دیگران را با القاب زشت نام نمى‏برد.
68 - رعایت به حقوق همسایگان: به همسایگان زیان نمى‏رسانند.
69 - شماتت نمى‏کند: مصیبت زده را شماتت نمى‏کنند.
70 - دورى از باطل: در محیط و امر باطل وارد نمى‏شود.
71 - همگامى با حق: هیچگاه از دایره حق فراتر نمى‏روند.
72 - سکوت: اگر سکوت کند، سکوتش او را مغموم نمى‏سازد.
73 - سختى براى آسایش دیگران: خود را در سختى قرار مى‏دهد، اما دیگران از جانب او در آسایش‏اند.
74 - خندیدن: اگر بخندد صدایش به قهقهه بلند نمى‏گردد.
75 - شکیبایى: هرگاه بر او ستم شود شکیبایى مى‏کند تا خداوند انتقام او را بگیرد.
76 - سختى براى آخرت: خویش را براى آخرت به زحمت مى‏اندازد و دیگران را در راحتى قرار مى‏دهد.
77 - حفظ مرز دوستى: دورى کردنش از دیگران از روى کبر نیست و اگر کناره‏گیرى کند براى پاک ماندن است. نزدیکیش به کسى به خاطر مکر و خدعه نیست. و در معاشرت با نرمى و مهربانى رفتار می‌کند.