بنام یاور حق
مردم فهیم و عزیز میهن اسلامی با اکثریت بسیار شگفت آوری پای در عرصه انتخاباتی بزرگ و سرنوشتساز گذاشتند
اولین بار است که مردم با مشارکت بیش از 80% در انتخابات شرکت میکنند
و این یک رکورد باورنکردنی مینماید.
بنا به وظیفه وقتی(ساعت 10 صبح) از یکی از اعضا صندوق رای، پرسیدم که حضور چگونه است
گفت سال قبل در این روستا ما فقط 180 رای گرفته بودیم اما تا این ساعت در اینجا بیش از 280 رای گرفته شده است
آیا این صندوق سیار روستایی خود نمایشی از یک شگفتی در پایان رای گیر یا فردای آن نبود؟ حتماً که بود.
روستای دیگری که صندوق ثابت داشت حوالی ساعت 4 بعد از ظهر سوال کردم که وضعیت چگونه است.
گفت الان 200 رای بیش از شمارش آرا سال قبل است
همه چیز نشان میداد که یک شگفتی در حال شکل گیری است
هرچند که خیلی ها نخواهند چون از رای خاموش نگران هستند!
هرچند که خیلیها چشم به رای خاموش دوختهاند!
مردم دیگر نگاه به رنگ نخواهند کرد
مردم نگاه به برنامهها میکنند
مردم وقتی نگاه میکنند و در مناظره رودرو فرد مدعی را واداده و چیز چیز زن میبینند
مردم در مناظرهای که طرف مناظره برای دو طرف مناظره خالی است را میبینند
مردم وقتی بیانصافی را تا این حد میبینند که مدعی حتی قواعد مناظره را هم نمیخواهد رعایت کنند چگونه میخواهد قانونی عمل کنند و یا به قانون پایبند باشد؟
مردم وقتی میبینند که دروغ پراکنی آنقدر زیاد است که تمام شدهها را انکار میکنند و ناشده برمیشمارند!
حتی اقدار در برابر ابرقدرتها که آنها را به زانو درآورده هم مورد تردید قرار میگیرد
.... همه اینها را اگر مردم ندیده بگیرند
سهمه بندی شدن بنزین که دیگر برایشان نا مفهوم نیست
عدالت که این نیست فقط بعضی خود را صاحب نظام ببینند و همه چیز را برای خود!
سرمایه نظام از همه مردم است! نظام از مردم است مردم ولی نعمت شما هستند! شما نوکر مردم هستید.
از این مردمی که پای صندوق میآیند و رای خود را به عمل میدهند نه به رنگ
این نشان از شعور است
مردم بیلبوردهای میلیونی را نگاه میکنند و بعد میگویند از کجا اینها تامین هزینه شده است؟
آیا این پولها که میلیاردی هزینه شده از جیب ما و بیتالمال نیست؟
بعد تصمیم میگیرند
در شهر من رای هیچگاه از 15 هزار بیشتر نبوده ولی اینبار رای به 18593 رسید
پس مشارکت مردم 85% است هیچ شکی نیست
و رای سفید و باطله آن 115 بود
از 18478 رای صحیح:
تعداد 13490 رای به احمدی نژاد داده شده است یعنی بیش از 73%
و در این هم شکی نیست که در کل کشور 62% رای آورده باشد
و موسوی 4783 رای داشت یعنی کمتر از 26%
آیا پس در کل کشور رای 32% هیچ اشتباهی ندارد چون ایران که تهران نیست
از این تعداد رای مهدی کروبی 34 برگه بود در حالی که دوره قبل ایشان در هیچ صندوقی کمتر از پنجاه رای نداشت ولی امروز در کل 22 صندوق این رایش بود کار نداریم به جوانب و علت اما ایشان نباید شک کند که در کشور رای بیشتر آورده باشد و نمایندههایش پای صندوق هم به ایشان رای نداده بودند چرا که در دوازده سیزده صندوق ایشان رای وجود نداشت البته درصد ایشان آنقدر کم است که گفتنی نیست
برادر رضای نیز 171 رای داشت یعنی نزدیک 1% بدین نمونه که اشاره شد ایشان و دیگر عزیزان نباید در رای خود شک کنند
البته من کاری به شهرستانی ندارم که از 19000 رای شمارش شده موسوی کمتر از 500 عدد رای داشته.
اینها شعبده نیست اینها نتیجه فریب بعضی کج اندیشان خوردن است اینها نتیجه پیروی کورکورانه از اشخاصی است که مردم آنها را نمیپسندند
البته که باید به رای مردم تمکین کرد و پی حوس نرفت و بدانیم که مردم شعار و دروغ و سیاه نمایی نمیخواهند مردم عمل میخواهند
وقتی مردم همیشه از برچیدن مدارس کپری میشنوند ولی بچهاش در مدرسه کپری درس میخواند اینها را شعار میداند
اما در دولت نهم فرزندش دیگر در مدرسه کپری نیست خودش هم دیگر کپر نشین نیست او دیگر عمل را با جان و چشم خود دیده هرچه تو سیاه نمایی کنی او باور نمیکند هرچند که شعار دهنده و سیاه نما خودش باور کند!!!!!!!!!!
اگر عمری بود بعداً تحلیلی در این رابطه خواهم داشت.
امروز روز وحدت است و همکاری و ساختن کشور نه روز اختشاش و اختلاف
اگر این کشور را دوست دارید آستین بالا بزنید و آنرا بسازید
دیگر به این هم فکر نکنید که کسانی که میلیارد میلیارد در ستادهای شما آوردند و خرج کردند هدفشان چه بود و از کجا آوردند.
بلکه فقط برای سرفراز کشور کار را پیشه کنید و نشان دهید که کشور را دوست میدارید.
من الله توفیق
قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْیَنَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ
همانا کسانى که قبل از ایشان بودند (نیز) مکر ورزیدند، پس قهر خداوند به سراغ پایههاى بناى(ظلم) آنان آمد، پس سقف از بالاى سرشان بر آنان فرو ریخت و از آنجا که اندیشهاش را نمىکردند، عذاب الهى بر سرشان فرو آمد.
۲۶-نحل
رژیم کودک و مظلوم و بی پناه کش اسرائیل غاصب در جنگی که ۳۳ روز بطول انجامید و هدف آن نابودی حزب الله بود
قصد داشت حداکثر سه روزه کلک این گروه مقاومت را بکند
اما دانش آموختگان مکتب الهی و حسینی راهی را انتخاب کرده بودند که باید می کردند همان راهی که اسرائیل و حامیان اش نمی شناسند
در برابر ظلم نباید کوتاه آمد و مقابل کسی که با هستی ما دشمن است راهی جز ایستادگی نیست.
حسین به ما آموخته که خون بر شمشیر پیروز است و این مفهومی است که دشمنان اسلام از درک آن عاجز بوده و خواهند بود.
در آن زمان هم هیچ سازمان بین الدولی(ملل سابق) و هیچ شورای بی امنیتی(امنیت سابق) و هیچ کشور ضد حقوق بشری(بشر سابق) پا پیش نگذاشت که ای رژیم مردم کش چرا کودکان را می کشی چرا پلها را نابود می کنی و هزاران چرای دیگر
سران جلاد و قصابان بشری اسرائیل به وحشی گری خود ادامه دادند و به زعم خود خواستند طرحی نو در اندازند و راه را هموار برای از فرات تا نیل
اما هرچه جلوتر رفتند در باتلاقی که خود درست کردند بیشتر فرو رفتند
کمکهای سران بی عقل عربستان هم کاری نساخت و تسلیحات مجانی دول غربی بخصوص آمریکا
و سرویسهای جاسوسی غرب هم برای این رژیم کارساز نبود
خودکرده را چاره نیست
بالاخره هم وقتی طعم شکست تا استخوانهای آنها نفوذ کرد کاسی گدایی شورای به اصطلاح امنیت را پیش کشیدند
و قطعنامه اجباری را صادر کردند همانها که در شروع جنگ احتیاجی به آن نمی دیدند
دو سال گذشت شارون قصاب صبرا به درک واصل شد و پنهان کردن آن سودی نخواهد داشت.
تحقیقات اسرائیلی به شکست خود رسیده و اعتراف کردند جوامع جهانی شکستناپذیری اسرائیل را به زبالهدان تاریخ ریختند.
و باز به خیال خام خود خواستند با جنگی دیگر سرپوشی به شکست مفتضحانه خود در برابر اندک گروهی بدهند که هیچ محاسبه نمی کردند
رهبر حزب الله در جهان مشهور و مرد اول شجاعت و قهرمان لقب گرفت تفکر مقاومت ریشه دواند و فشار افکار جهانی رژیم جعلی را محاصره کرد و آنچه که نمیخواستند همان شد.
ضعفهای رژیم اسرائیل آشکار شد و حکومتهای استبدادی منطقه خطر را بیخ گوش خود احساس کردند
وقتی خدا بخواهد تمام ظالمان در کنار هم رسوا می شوند
............. بگذریم
تعدادی در آناپلیس نشستند و طرحی دیگر با مخ های بی عقل خود ریختند
یک راهی پیدا کنیم که دیگر این الهام بخشی ایران در جهان پیشرفت نکند همین قدر که شیعیان را روشن کرده بس است
اگر این تفکر وارد گروه های سنی شود دیگر روز ما سیاه است
دشمن های ظاهری یک دشمن مشترک پیدا کرده اند پس دست در دست هم می دهند
یکی کمک مالی می کند دیگری کمک فکری و هرکس از دستش برآید انجام می دهد
طرح آماده می شود
مرحله دوم طرح کامل است
آمریکا که بعنوان منفورترین دولت است باید چهره اش با این طرح بازسازی گردد
حامیان غربی او برای پیروی کور از او حرفی برای جامعه داشته باشند
اسرائیل قدرتی نشان بدهد
حکومتهای منطقه آب خوش نوش جان کنند
ملک عبدالله کنفرانس ادیان تشکیل می دهد بوش و پرز و شیخ الازهر و.... دعوت می شوند
هر کس برای خود سخنی می گوید چه سرپوش خوبی برای دیدار و یکاسه کردن افکار توطیه گر در کنفرانس ادیان!
در پستوهای کنفرانس همه چیز دسته بندی می شود
کارهای همه مشخص و دستورات لازم مرور و زمانها و نوع راه کارها دوره
و سپس جام هاست که بهم می خورد
و شیوخ و مفتی و کلاهی و بی کلاهی و زن و مرد در آغوش هم می پرند
که کارشان حرف ندارد و اینبار اشتباه قبلی را مرتکب نخواهیم شد
اهداف از قبل مشخص نمی شود که اولین نرسیدن به هدف شکست محسوب نشود
هر کس از سران جلاد هدفی را بیان می کند
مصر سناریو را کارگردانی می کند
عربستان کیسه شل می کند و همراهی
غرب هم حمایت و همراهی
آمریکا هم پشتیبانی و تامین تسلیحات
سه روزه نوار غزه تسلیم مصر و محمود عباس خود فروخته
همه چیز بخیر خواهد گذشت و همه به اهدافشان خواهند رسید، هر کس بطریقی دمتکان میدهند در برابر ارباب
اما مکاران کافر نمی دانند که خداوند مکرشان به خودشان بر می گرداند
یک باریکه کمتر از ۳۵۰ کیلومتر مربع (عرض ۵ تا ۸ کیلومتر و طول ۴۵ کیلومتر) برای یک ارتش همه چیز دار و پشیبانی شونده از همه سوی می شود کابوس
بیش از دو سال است که این یک و نیم میلیون جمعیت در اینجا محاصره هستند
و خائن مبارک هم که شش ماه است تنها گذرگاه این مردم را در رفح بسته است
مردمی که کاملاْ برای غذا و دارو و .... به خارج وابسطه اند مگر می شود در این وسعت بسیار کوچک این جمعیت زیاد را تامین نمود
بالاخره حمله فلز مذاب شروع می شود
نیروی هوایی در سه روز اول هرچه که بمب دارد بر سر کودکان و زنان و مردان بی دفاع فرو می ریزد
حماس هنوز قدرت دارد که هیچ برد موشکهای دستسازش هم بیشتر می شود
مرحله دوم هم با راکت و بمب و موشک مردم به قتل می رسند
مردم جهان بیدار می شوند قتل و کودکشی و جنایت جنگی را رها کنید
گوش هیچ کس شنوا نیست
رایس برای هر حرکتی برای جلوگیری از نسل کسی اسرائیل را زود می داند
مصر و عربستان و اردن و... از تشکیل کنفرانس سران عرب مانع می شوند
و توطئه بعد از توطئه آشکار و .....
اسرائیل حمله زمینی را هم شروع می کند
تانکهای جنگی در پشت دیوارهای غزه فقط می توانند مردم را قتل عام کنند دیگر هیچ دستآوردی ندارند
و راکتهای غیر متعارف فسفر سفید و موشکهای غنی شده اورانیومی نیز بر سر کودکان ریخته می شود جنایت نیست که انجام نشود کودکانی که در مدرسه پناه گرفتهاند کشته میشوند
زن و کودکی که یکجا در خانه تیرباران میشوند و.....
تا جایی که رئیس صلیب سرخ را به گریه وا می دارد
هیچ وجدان بیداری در جهان تاب و تحمل اینهمه قتل و جنایت علیه بشریت را ندارد
عقب نشینی از اهداف برای اسرائیل در این جنایت شروع می شود
کلمات تضعیف جای نابودی کامل را می گیرد
سناریو از قبل طراحی شده نابود می شود
و هیچکدام از اهداف محقق نمی شود
چون پایداری مردم و هوشیاری آنها و تجارب قبلی مانع آن است که نتوانند بفهمند که خنجر زنان از پشت سر چه کسانی هستند
و اینان امروز رسوا شده هستند هرچند که خود را گول زده و نعره سر دهند ما سخنرانی آتشین نکردیم بلکه کارهای بنیادی نمودیم!!!
کارهای اصلی شما که دیگر مشخص است عدم تشکیل کنفرانس ها و بستن گذرگاه رفح و ایجاد چنددستگی در اعراب و پشتیبانی از اسرائیل و آمریکا و همدستی همجوره با دشمنان ملتهای خویش و نشستهای سوری و صوری در شرم الشیخ( که از کارهای شیوخ شرم دارد) و تل آویو و...... و سر و دست کردن رئیس دولت خود فروخته و اسرائیلی رامالله که مدتهاست حکومت قانونیاش تمام شده و هیچ جایگاهی در مردم فلسطین ندارد شما فقط او را به رسمیت بشناسید و برایش کمک بفرستید.
امروز خداوند زیر پاهای شما را خالی و سست کرده و عنقریب است که سقف بر سرتان فرو ریزد
دیروز : جنگ سی و سه روزه( سه٬ سه)
امروز: جنگ بیست و دو روزه(دو٬دو)
فردا : جنگ یازده روزه(۱٬۱)
پس فردا: جنگ صفر روزه(۰٬۰)
آنروز قصرهای شما فرو ریخته و ملتهای آزاده جهان به سرور و پایکوبی مشغول خواهند شد
اکنون شما بنشینید و در خفا مکر کنید
و خداوند مکرهای شما را بر سر خودتان فرو خواهد ریخت.
انشاءالله بزودی نابودی اسرائیل و حامیان عرب و غیر عرب او را خواهیم دید.
یا قادر قهار
خواستم چیزی بنویسم در مورد غزه دیدم که آنچه که باید گفته آید در دیدههای بیغل وغش آشکار است پس خموش میشوم و چیزی نمیگویم.
اما نمیتوانم در مورد مصر و حسنی مبارک و نقش مزورانهاش هم چیزی ننویسم.اعمال این فرعون امروز بسیار جالب است.
آخر چگونه میشود تحلیل کرد که کشوری که گذرگاه رفح را ماههاست بر روی یک مشت مردم بیدفاع و بیکس و رانده شده بسته و از رسیدن حتی دارو به آنها جلوگیری میکند.
و در کنفرانس ادیان با شیخ الازهر در بغل پرز قرار میگیرند و با لیدنی دست در دست هم میدهند و در پنهان اتاقهای نیویورک و شرمالشیخ (چه اسم با مسمایی= جایی که از کارها و حرفهایی و قرارهایی که شیوخ و فراعنه در آن میکنند باید شرم کند) به مذاکره و ریش هم قد کردن جهت تدارک حمله به این مردم میکنند و همه قرائن و گفتههایشان نشان از همسوی با صهیونیست میدهد و هیچ شکی را به احمقترین انسانها نمیگذارد که مصر در جنایات غزه شریک است. حالا چطور شده اینها که نمینشیند در کنفرانس اسلامی یک قطعنامه صادر کنند یک جلسه در اجلاس اعراب بر علیه اسرائیل نمیگذارند؛ طرح آتش بس موقت آنهم با سارکوزی که عالم وآدم میدانند که ایشان الفبای سیاست نمیداند از خود بروز میدهند و دلسوز غزه میشوند به نظر حقیر دو چیز را بیشتر آشکار نمیکند که اتفاقاً هر دو هم در این قضیه رخ کرده است خدا رو شکر.
الف) اسرائیل است که از هر موقعی مفتضحتر شده و در کارهای خود روزهای بدتری را نیز پیش بینی میکند پیام خود را از دهان حسنی مبارک مصری یا ملک عبدالله سعودی اعمال میکند که عرب است و به اصطلاح طرف مقابل اسرائیل در صورتی که این حکام عرب فقط یک اسم عرب همراه خود یدک میکشند ولی بقیه همه در اختیار آمریکا و اسرائیل هستند اما چه میشود کرد که دفاع جانانه مردم غزه توان اسرائیل را خیلی زودتر از آنچه فکر میکرد در هم کوبید وجدانهای بیدار جهانیان هم در سراسر جهان بر نسل کشی اسرائیل مهر صحت زد و امروز رسوایی اسرائیل و همدستان آنها آشکارتر از همیشه در سرتاسر جهان مشخص گشته و اخراج سفیر اسرائیل از ونزوئلا و احضار سفیر این کشور در دیگر دول در همین راستا قابل بررسی است و شاید تحمل اسرائیل از این هجمه سیاسی و فشار مردمی جهان به پایان نزدیک است.
و امروزاست که نصر الهی با مقاومت و شهادت زن و کودک و مرد غزهای ببار نشسته است و این شروع کننده نزاع است که جنگ را باخته و نمیخواهد قبول کند.
امروز اگر مصر تنها بعنوان یک بیطرف سردر آخور خود میکرد و ملک عبدالله و شاه اردن و دیگر سران عرب عافیت طلب ، هم تنها همینکار را میکردند و دلسوز مردم غزه نمیشدند مسلم بود که اسرائیلی نمیماند ولی بارها نشان داده شده که این سازشکاران نخواهند گذاشت که این جرثومه فساد نابود شود ای کاش که این تنهای لش که چون اختاپوس بر اعراب افتادهاند خموشی میگرفتند.
پس نتیجه اینکه امروز مصر مثل همیشه نقش منافقانه خود را بازی میکند تا خیال کنند که او دلسوز اعراب گشته است. و اما از طرف دیگر اسرائیل است که هر چه میخواسته کرده و هیچ حاصلی را نگرفته با آمریکا مثل طلبکاران به این پیشنهادها جواب بله هم نمیدهند مثل اینکه تعداد غلط کردیمهای این حکام باید بیشتر باشد و چند کشور اروپایی و چند حاکم دستنشانده دیگر هم باید اضافه شوند تا ایشان به قول خودش کمی کوتاه بیاید و آتش بس موقت و مسلم بعدش هم غیر دائم را بپذیرد و دوباره هرگاه سرش خوش آمد باز روز از نو و روزی از نو و بر مردم بیدفاع بتازد و این دور باشد تا او حکومت کند و کشور غدهی سرطانی همچنان باقی باشد. این نقش بارها به انحاء مختلف تکرار شده است و سر دراز دارد.
اما اینکه چرا مصر شاید خیلی زودتر از وقت معیین بدون عربستان طرح داده در نکته دوم نهفته است.
ب) متزلل شدن حکومتش و رسوایی که ببار آورده است و قیامهایی که در سراسر مصر بپاست و نافرمانیهایی که در ارتش مصر بیشتر و بیشتر میشود و تظاهرات سراسری که دیگر قابل کنترل نیست و چنان حکومت مصر را به لبه پرتگاه نزدیک کرده که اگر این پیش دستی را نمیکرد مسلم حکومت او فرمیپاشید و قیامهای خیابانی که دیگر نمیشد به تنها اخوانالمسلمین ربط داد مسائل رسوا کنندهای است که مصر را واداشته که طرح آتش بس را بدهد.
آنچه که امروز باید جهانیان بدانند این است که کشور مصر و عربستان اگر دلسوز غزه بود ابتدا شیرهای گاز خود را بر اسرائیل میبست و وزیر نفت عربستان نمیگفت از نفت نباید بعنوان یک سلاح بر علیه اسرائیل بکار گرفت( درست نقطه مقابل پیام رهبری و دیدگاه امام راحل(ره) ) و گذرگاههای غزه را باز میگذاشت و مردم مظلوم غزه را محاصره نمیکرد او اگر میخواست کاری به فلسطین انجام دهد در پنهان با سران اسرائیل چراغ آتش افروزی به او نشان نمیداد و در پستوی بی عقلی خود نشستند و فکر کردند میتوانند حماس را نابود کنند و غزه را ملحق کنند به مصر که هم اسرائیل خیالش راحت باشد هم مصر سرپرستی مردمی را بدست گیرد که دیگر ادعای فلسطین نداشته باشند و همان کنند که بر کرانه باختری تا حدودی کردهاند.
خدایا همانطور که تا کنون بر رسوایی این حکام افزودهای بیافزا و بزودی ریشه آنها را برکن.
و پروردگارا اسرائیل را نابود کن و دستهای حامی جهانی آنرا کوتاه و ساقط گردان که ظلم و فساد را به حد اعلای آن رساندهاند.
بنام مدبر شب و روز
چقدر زشت و کریه است کسانی که خود را مدیر میدانند و دوران مدیریتی خود را و چگونگی مدیر شدن خویش را فراموش کردهاند
و چرا مدیر شدن و چقدر ادامه دادهاند و... را از حافظه پاک کرده
و امروز با شعارهای شیوخیت و ریش سفیدان و... را بکار میبرند
و جوانان را بر نمیتابند و برای مدیریت آنها کلمه زود بودن را بکار میبرند.
با دولت نوگرا که استعدادهای جوانان را در عرصه مدیریت فعال کرد و شکوفا مشکل پیدا کرده و هر روز به نوعی ساز ناسازگاری میزنند.
آقایی که خود با یک دیپلم ناقص به منصب استانداری رسیدی آنروز چرا نگفتی که برای اینکار هنوز جوان هستی؟
هنوز شیخویت نداری!
وقتی تمام و کمال مدیریت یک استان را بدست گرفتی چقدر در آن سر رشته داشتی؟
برای شما زود نبود اما جوان امروزی که با یک کوله بار از تجربیات شما به کار گرفته شده نباید مدیر میشد.
همیشه باید مدیریت دست یک عده خاص دست بدست شود.
آنزمان را یادمان رفته که وقتی وزیری برداشته میشد در وزارتخانه دیگری وزیر میشد و داد همه در آمده بود که مگر قطعالرجال شده!
نه! شما وقتی به مدیریت رسیدی نه تجربهاش را داشتی نه ارث بهت رسیده بود رانتی بود که چون همای سعادت بر شانهات نشسته بود!
و از این رانت استفاده (سوء استفاده) کردی و بدون گذراندن تحصیلات دانشگاهی مدارک عالیه را گرفتی!
و به پستهای مدیریت بالاتر و.... جابجا شدنها ادامه دادی.....!!!
امروز تنها کاری که دولت نهم به انجام رساند این خواسته جوانان عزیز که نمیتوانستد وارد حلقه مدیریت بشوند وارد کرد و چه گناه بزرگی مرتکب شد!
بطوری که شما فکرش را نمیکردید این حلقه انحصاری بشکست!
شما چرا احساس سرشکستگی میکنید و دادتان در آمده است!؟
راستی حسینی بگوید! چون دستمان از رانتها بریده شده است !!! همین!
چرا دولت را به بیتجربگی و غیرکارشناسی متهم میکنید.
درد شما چیز دیگری است. رانت،رانت،رانت،......
شما که با این رانتها امروز هم در کمال آسایش و مکنت بسر میبرید کسی که قبل بردههای شما را ازتان نگرفته فقط از بیشتر آن محروم شدهاید!
حق آن بود که قبلیها را نیز ازتان بستانند؛
تا کی میخواهید دستتان بر همه چیز بند باشد و تسلط به همه چیز داشته باشید.
کی شما باید سکان مدیریت را به دیگران بدهید؟
بعد از شما چه کسانی باید این کشتی را هدایت کند؟
حتماً فرزندان دلبند و ننر و... شما؟
نه آقا در این کشور کسی جای تو را میگیرد که هیچگاه بفکرت هم نرسیده!
آنکس که نان از بازوی خویش خورده و عرق جبین ریخته!
هر چند شما کیسههای خود را پر کردهاید و حتماً هنوز میکنید!
کسی مثل شما حق ندارد که بر همان روش اسلاف و غیرکارآمد شما ادامه بدهد.
یادمان نمیرود که هدفمند کردن یارانه(سوبسید)ها در قانون برنامه سوم و چهارم توسعه بوسیله همین شما اجرایی نشد چون زیان سیاسی و مدیریتی و اقتصادی شامل حالتان میشد هنوز هم میشود پس باید دادتان در آید که این طرح باز هم اجرا نشود ولی همه میدانند که این طرح لازم است و باید اجرا شود؟
اما کی؟
اگر به شما باشد تا ابد نباید اجرا گردد !
چون همیشه یا انتخابات است یا یک مسئله دیگر یا هر بهانه دیگر، مهمترین علت آن همان زیان اقتصادی است که به رانتهای پیش ساخته شما وارد میشود.
شما امروز لازم بود که تجارب خود را در اختیار جوانان قرار دهید و همهاش بفکر رانت نباشید،
کمی هم بفکر دیگران باشید، اگر اجرای آن باعث زیان سیاسی است این دولت که مصمم به اجرای آن است بگذارید صدمه بخورد،
مهم این است که مملکت صدمه نخورد.
اگر راست میگوید مردم صدمه میخورند پس راهکار بدهید.
چرا راهکار شما همین طرح است؟
چرا اجرا کردن آنرا صلاح نمیدانید؟
راهکار دیگری که ندارید فقط اجرای آنرا بد میدانید؟
خودتان که اجرا نکردید؟
دیگران هم اجرا نکنند؟
پس چه از این راهکار؟
بهتر است که کلاه خود را قاضی کنید و دست از این شعارهای عوام فریب بردارید و قدم در راه راست نهید و دولت را یاری کنید که این طرح را به بهترین نحو اجرا کند.
مهارتهای خویش را هم سخاوتمندانه در اختیار جوانان این مملکت قرار دهید خواهید دید که کاری خواهند کرد کارستان و کشوری خواهند ساخت گلستان خیلی هم نگران نباشید البته نگران مردم باشید فقط شعار ندهید همت کنید اختیار بدهید به جوانان
شیوخیت در مدیریت و... را به گذشت زمان بسپارید شاید که فرجی حاصل گردد اگر دلسوزید اگر نه باز بر همین طبل توخالی خود بکوبید.
شما بقولی آردهای خود را بیختهاید باید الکها(غربیلها) را هم بیآویزید.
هنوز در فکرم که یک عده که خود را دانشمند میدانند و عملکرد دولت را هر روز سیاه جلوه میدهند و خود را دانشمند مینامند نه اینکه باشند.
یکبار
فقط یکبار به عملکرد خود نگاه یا نیم نگاهی نمیاندازند؟
آقای حسین عبدهتبریزی که خواستار تنش زدایی و رابطه با جهان استکبار هستی
و همین چند وقت پیش در دولت جدید و قبلی رئیس بورس بودی و کارهای دولت را سیاه میبینی
اگر راهکاری داری بهتر است که رو کنی
و اگر نداری بهتر است به کارنامه کارهای خودت نگاهی بیاندازی
شما در بورس من نمیدانم چه عملکردی داشتی یعنی بهتر است که اشاره نکنم!
ولی میدانم که بودن در هیئت مدیره شرکت سهام طلایی استان کرمان بسیار موفق بودهای!!!!
که بهتر است جوایز ملی و جهانی را به شما یکجا و جایزه نوبل اقتصاد را هم امسال گرفته و به شما تقدیم دارند!!!
چرا که این شرکت جز کلاه گزاری بر سر صدهاهزار ایرانی و کرمانی چیزی انجام نداشته
اگر این نوع عملکرد شما باشد که هست
و میدانیم فعالیتهای دولت احمدی نژاد در یک لحظه طومار دزدیهای شما را بسته شاید چنین تاختن بر دولت درست باشد اما بهتر است که رویش اسم دلسوزی نگذارید
بلکه سیاه نمایی برای برگشتن بر سر کار خود و یا بهتر است بگویم دزدی های قبلی بگذارید که درست باشد.
ولی شما از دوران هاشمی و رانتهای کارگزارانی و .... این سهام طلایی را راه انداختید و هیچ گاه هم سودی به مردم ندادید چه در درخشانترین دوران دولتهای اقتصادی و یا در دوران دولت خاتمی و هم اکنون و شما کی ....؟
برای مردم جواب دادهاید؟
شما کی روشهای اقتصادیتان درست از کار در آمده است؟
از شما ها جز این هم انتظار نیست تا بودهاید کارنامهتان درخشش نداشت که هیچ سیاه هم بود
نمونهاش بورس است و شرکت تعاونی سهام طلایی که نه مجمع عمومی دارید و نه معلوم است سودها و اصل پولها در چه مسیری و... هزینه کردهاید!
آیا بعد از 12 -13 سال یکبار بطور روشن بیلان دادهای؟
و آقای ستاری فر شما که عملکردت در ریاست سازمان مدیریت پیش روست
از اول آمدنت تا انتهای رفتند چه کردی؟
شما که باید دولت را کوچک میکردی در پایان دوره ریاست نه اینکه دولت را کوچک نکردی
بلکه سازمان گرامی خودت را بیش از ده برابر بزرگتر کردی البته کاش کارش را برتر میکردی!
فقط تعداد نیروهای آنرا افزایش دادی
و عملکردش را وارونه کردی و سیاه!
حالا چطور شد که همه کارهای دولت فعلی سیاه است و کار شما٬
هیچی؟
شما حق داری فقط بگویی من این کارهای برجسته را در زمان مسئولیتم خوبتر از قبل انجام دادم با شاخص بگو
البته از نوعی که من نوشتم نیاز نیست بگویی که پروندهات بروشنی پیش مردم است
با اجرا نکردن اصل 44 یا واگذاری کارخانهها و شرکتهای دولت به مدیران خودش با ثمن بخس
کاش روشن و واضع میگفتید که چه مرگتان است
اگر منظورتان مردم است که شما در دوران مسئولیتتان آنها را سیاه بخت کردید
و بهشان بیتوجی و گاهاً لشکر قابلمه بدست تعبیر فرمودید
آقای شیرکوند معاون وزیر اقتصاد!
شما هم ظاهراً یادت رفته که چقدر عملکردتان در زمان نه چندان دور در پیش روست
انتظار است که شما هم پرونده کاری خودت را ورق بزنی ببینی سخنانی که در زمان مسئولت از رادیو تلویزون خورد مردم میدادی
با توصیههای کنونی ات همخوانی دارد؟
ما که نمیبینیم شاید شما می ببنید؟
ای کاش ما این سخنان را از زبان اقتصاد دانهایی می شنیدیم که در کرسی درس بودند
آنها که خود دستی بر آتش نداشتند قابل پذیرش تر بود
ولی آنها خود می دانند که در عمل خیلی از تئوریها نه قابلیت اجرا دارند نه صلاح اجرا.
و همیشه بر این اصل تکیه دارند که تصمیم آخر را سیاست می گیرد و اقتصاد راهنماست.
حالا این بر کرسی نشینان درس اقتصاد دانشگاه که هیچگاه در عمل خرابکاری نداشتهاند یعنی عملی نداشتهاند اینقدر انصاف دارند که مسائل تئوری اقتصاد همه درست قابل پیاد کردن نیستند
و جهان غرب نمونه در پیش روست.
ولی شما که خود روزی در سر کار بودهاید و بعضاً هماکنون نیز هستید چطور شده است که اینقدر از جاده انصاف بدور افتادهاید
و هیچ نه راهکار میدهید و نه عملکرد خودتان را مد نظر
آنگاه همه چیز را سیاه مشاهده میکنید
همه میدانند برای یک مسئله کوچک اقتصادی راهای برون رفت بسیار دارد و هر کس روشی را میپسندد یا بهتر میداند
ولی یک عده از شما فقط برای دو روز دنیا و بر سر قدرت رفتن و دوباره بر گشتن برای آن رانتهای قبلی یاد گرفتهاید بگوید این روش غلط است
آنهم از نوع مطلقاش
ای کاش برای حل مشکل راه حل هم میدادید
یا مثال میزدید
یا زمان خودتان را بازگو میکردید
آیا اجرا نکردن برنامههای پنج ساله عملکرد شما نیست؟
آیا هدف مند نکردن یارانهها برای باقی ماندن بر اریکه قدرت از شما نیست؟
آیا خلاف برنامه کوچک سازی دولت بزرگ کردن شرکتهای دولتی و افزایش حجم هزینههای آن از شما نیست؟
پس میتوان گفت که شما هیچگاه برای مردم دلسوزی نکردهاید
و امروز هم برای خودتان دل میسوزانید.