ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
محرم را آغاز میکنیم
سیاه میپوشیم
روشنی را کم میکنیم
همدردی میکنیم با آل الله
با مصیبتهای آن همراه میشویم
از مدینه به مکه، از مکه تا کوفه
همراه کاروان آل پیامبر(ص)
عشق آنهاست که از درونمان میجوشد
از کودکی پرورش یافتهایم، در خونمان است
عشق حسین یافتنی نیست
بافتنی هم نخواهد بود
کوچه بازاری هم ابدا
عشق حسین حماسی هم نیست
عشق مولا
عشق مولا کردن
داشتن همه جیز است
بودن برای نبودن و شدن برای نشدن
آزاد شدن برای اسیر نبودن
اسارت برای آزادگی،بندگی برای بنده نبودن
این شورش ربانی است
من و ما نمیشناسد
او همه هست
هست که بماند
هست که بنمایاند
بودن برای نبودن و شدن برای نشدن
اسیری برای اسیر نبودن
اسیر غل و زنجیر بودن
اسیر جان وجهان نشدن
فریاد زنده کردن کالبد اسلام و دمیدن روح به این جسم بیجان شده
صدیی که از ابتدا تا انتهای جهان ادامه خواهد یافت
رنگی که هیچگاه پاک نخواهد گشت
سرمشق، که مشق همه احرار جهان است
شعاری که در اعماق وجود نفوذ میکند
و هیچ نظامی و سیستمی و هیچ قدرتی و نیرویی تاب توان و مقابله با آنرا ندارد
خون بر شمشیر پیروز است!
دفترم را میگشایم
تمام اوراق را میخوانم، بازخوانی میکنم
یکایک ، سطر به سطر
انگار همه آن سطور نوشتهاند ارزان مشو
چطور و چگونه کوچک نشوم! مگر میشود؟
این دفتر این خطوط این بیان همه است کوچک نشو
راه آن و روش آن کامل در یک نسخه و در یک نیم روز بیان شده
فریادی که تاریخ را عوض کرد
تاریخ را نه بلکه، تاریخساز شد، تاریخ را ساخت
سوخت ولی همه جا را روشن کرد
تاریکیها را در نوردید
هیچ تاریکی نتوانست روشنایی آنرا پنهان کند
روشن کرد زمان و مکان
با هم منور شدند
سوخت که روشنی دهد و داد
چنان مشعشع که توان هیچ خفاشی در آن نبود
نابودی تمام خفاشان شب نشین شد
از درون و برون کشید سفیدی را
و پهن کرد آنرا در سرتاسر گیتی
میتوان خط ناپیدایی در آن پیدا کرد و یافت نایافتهها را
باید کورکور باشیم که نبینیم
میخواهم همراه آن باشم
خود را چون قطرهای در اقیانوس ریزم تا اقیانوساش شوم
چون کفی بر یمی
جابجا در امواج خروشانش شوم
امواجی میبرند مرا و آبروی مرا
غرق میشوم مگر بودم که غرق بشوم
نبودن بهترین بودن در این درس عشقبازی اوست
همان به که غرق باشم در ته دریای او
چون جای در فروی دریای او افتخار هر سری است
این عشق عالمگیر است
این عشق ربانی است
این عشق الهی است