انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن
انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن

سخن32

یا رب

در سالروز شهادت امام جواد علیهالسلام،چند سخن از آن بزرگوار و تسلیت شهادتش به همه دوستداران خاندان اهل بیت.
- دیدار برادران مایه سلامتی و رشد عقل است ،اگر چه بسیار! اندک باشد.
- آنکس که موقعیت شناس نباشد (بصیرت نداشته باشد)، جریانات او را با خود میبرد و به هلاکت میرساند.
- مراقب باش و از دوستی با افراد شرور دوری کن. چرا که آنها همانند شمشیرهای زهرآلود برّاق هستند، ظاهرشان زیبا و آثارشان زشت و خطرناک است.
- مومن در همه حال به سه خصلت نیاز دارد؛ توفیق از جانب خداوند متعال، واعظ و اندرزدهنده‌ای از درون خود و پذیرش سخن کسی که او را نصیحت می‌کند.
- هر که کار زشتی را تحسین و تائید کند در عضویت آن سهیم خواهد بود.

سخن31  سخن30   سخن29  سخن28  سخن 27   سخن 26 سخن 25 سخن24 سخن 23 سخن 22 سخن21 سخن20 سخن19 سخن 18 سخن17 سخن16 سخن 15 سخن14 سخن 13 سخن12 سخن11 سخن10 سخن9 سخن8 سخن 7 سخن 6 سخن5 سخن4 سخن3 سخن2 سخن1

هولوکاست

یا حق

وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ
وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ
وَشَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ
وَهُمْ عَلَى‏ مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ
وَمَا نَقَمُواْ مِنْهُمْ إِلَّا  أَن یُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ
الَّذِى لَهُ مُلْکُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى‏ کُلِّ شَىْ‏ءٍ شَهِیدٌ

سوگند به آسمان که داراى برجهاى بسیار است.
به روز موعود سوگند.
به شاهد و مشهود سوگند.
مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش).
همان آتش پر هیزم.
آنگاه که آنان بالاى آن نشسته بودند.
و تماشاگر شکنجه‏اى بودند که نسبت به مؤمنان روا می‌داشتند.
آنان هیچ ایرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنکه به خداى عزیز و حمید ایمان آورده بودند.
آن که حکومت آسمان‏ها و زمین براى اوست و خداوند بر هر چیز گواه است.

1-9بروج

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُواْ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُواْ فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ

همانا کسانى که مردان و زنان با ایمان را مورد آزار و شکنجه قرار دادند و توبه نکردند، پس براى آنان عذاب دوزخ و همچنین عذاب سوزان است.

10-بروج

وقتی مسلمانان میانمار در حال سوخته شدن توسط بودائیان متعصب هستند وقتی یادمان است که سازمانهای عریض و طویل در جهان برای احقاق حقوق بشر به در و دیوار می‌زننداخدود یا هولوکاست

اما هیچ سخنی از یک نسل کشی در یک کشور نمی‌شود

و رئیس جمهور این کشور اقلیت مسلمان این کشور را شهروند این کشور نمی‌داند و بهتر است بگویم بشر نمی‌داند

وقتی در کشورهای طرفدار بشر! آزار به یک حیوان را بر نمی‌تابندمیانمار و سوزاندن مسلمانان

اما سوختن زن و بچه و بزرگ و کوچک یک گروه بشر فقط بخاطر مذهب سوخته می‌شوند و صدای این سازمانها بلند نمی‌شود که هیچ خود را بخواب زده‌اند که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده و نمی‌دهد

خانم گیرنده جایزه صلح نوبل(بهتر است که جایزه آبروریزی بشر برای صلح نام بگیرد) خانم «آنگ سوچی» که مثلا نماد صلح خواهی در این کشور است از این برخورد هم کیشانش با مسلمانان حمایت می‌کند و مسلمانان را شهروند میانمار نمی‌داند باید به عمق این جایزه و اهداف آن پی برد!

بشر کیست و انسان کیست؟

بهتر است بگوئیم آدم کو؟

آیا در این جهان پر از صداهای گنده برای یک اقلیت جهانخوار چیز دیگری هم هست؟

واقعا باید گفت یک هولوکاست است وقتی انسانها را در برابر دوربین‌های مختلف به آتش می‌کشند و هیچ کس هیچ اعتراضی ندارد

جرم این انسانهای بی‌گناه چیست جز مسلمان بودن؟

 

وای بر ما و این نظم جهانی

وای بر ما و این همه بی‌عدالتی

وای بر ما و این همه نداشتن اراده

وای بر ما و سرگرمی‌های دنیایی

چه شده است ما را

چگونه می‌توانیم نام خود را مسلمان بگذاریم و انسانی را در حال آتش گرفتن بدست یک بودایی(ضد بشر) مشاهده کنیم

چه شده است ما را

چگونه ساکت نشسته‌ایم

.....

از این وضع باید آتش بگیریم

و سوز درونمان یک لحظه ما را در جا نگه ندارد

.... چه شده ما را

چه باید کرد....

چه باید دید در قرن بیست و یک

قرنی که بشر خیلی از دوران اخدود دور شده است ولی مثل اینکه هنوز همانجاست

وای بر ما

که در چنین جهانی زندگی می‌کنیم و زنده‌ایم.

ماه ضیافت خداست

اگر در دعای خودمان این خفت را یاد نکنیم و این غفلت را

و یاد این انسانهای سوخته شده و درحال سوختن و کشته شدن نباشیم باید نام خود را از انسان حداقل تغییر دهیم

خدایا ما را از این وضع جهان نجات بده! و کسانی که این انسان سوزی را انجام داده و کسانی که حمایت کرده‌اند و کسانی که دلشان سوز این سوخته‌ها را ندارد یکجا خالد در آتش خشم خود نما!

توان

بنام قادر متعال

در سراشیبی عشق افتاده ولی نمی‌داند این شیب یعنی چه، غمی که تمام وجودش را گرفته مثل خوره بر جان اوست.

لکنت زبان هم خود یک غوز بر مشکلات افزوده است! با این تفاسیر چگونه خود را به قلعه برساند.

دیگرانی به او سنگ می‌زنند تا پشیمان شود از آمدن شاید هم رفتن، راهی که انتخاب کرده راهی آسان می‌نمود که می‌شود آنرا طی کرد اما دست‌اندازی در کارش را قبلا تصور نمی‌کرد اما امروز یک معضل بزرگ در پیش روی اوست.توان و امید

وقتی که در تقلای شکست نخوردن هستی وقتی که دیگر آخرین رمق‌های خود را برای نرسیدن پشت‌ات بکار می‌گیری انگار امید نقطه‌ای است که باید از دست ندهی، باید به خود امیدوار باشی و تلاش کنی تلاش خود یک موفقیت بزرگ است انسانهای بزرگ از نا امیدی فرار کرده‌اند و به دامن تلاش خود جهیده‌اند!

گوشه‌ای دنج می‌خواهی برای چه خود خلوت خویش شو کار تمام است تو پیروزی اگر فکرش را بکنی که هرکس به اندازه توان خود تلاش کرده است و چیزی کم نگذاشته پیروز است و موفق تو موفق هستی چون بر خود واجب کردی که تا آخرین توان و قدرت خود مقاومت کنی، خیال می‌کنی حریف تو نقطه ضعف ندارد مسلم دارد هرچند تو از آن خبر نداشته باشی!

این هم بلایی است ما را ناآگاهی و بی‌اطلاعی! مگر دانستن را نمی‌خواستی، این بدست نمی‌آید مگر جستجو و یافتن مگر پیگیر بودن و رحمت کشیدن با این کوشش خواهد بود که بدست خواهد آمد بی رنج گنج میسر نمی‌شود را مگر فراموش کرده‌ایم، هرگز! چنین نیست که فراموش کرده باشیم! گاهی باورمان برای بعضی امور ساده قوی است و برای امور مشکل ضعیف در حالی که باورما باید برای انجام امور سخت باید قوی باشد.

زندگی پستی و بلندی بسیار در جلو ما می‌گذارد چگونگی رد شدن از آن یک طرح می‌خواهد ما در این مسیر باید برای هر ماه گاهی هفته و گاه روز و شاید هم ساعت نیاز به طراحی داریم

گاهی باید طرح کلی را کمی عوض کنیم نه اهداف را فراموش کنیم

طرح اگر قرار است ما را به هدف نرساند طرح نیست یک باتلاق است ما باید این کج راه‌ها را بشناسیم و در آن گرفتار نشویم اهداف را همیشه در پیش روی خود آینه‌وار نگهداریم اگر چنین کردیم موفق خواهیم شد ورنه همیشه در اینکه چه کنیم گرفتاریم و رهایی از آن ممکن نیست!

راستی هنوز برای بخاک رسیدن مرددی نیک بیندیش بیش از آنچه تو برای نشکستن خرج می‌کنی حریف برای شکست تلاش دارد پس تو در مقاومت سرفراز خواهی شد چون او تندتر از تو خسته خواهد شد

چرا منتظری که تکی را جواب دهی گاهی خود تک بزن

آخر همیشه جواب دادن وقت بیشتری می‌برد تا یک تک که توان حریف را ذایل می‌کند

چقدر دوست داشتنی هستی وقتی در حال سعی خود بسوی هدف عرق می‌ریزی

فکرش را کرده‌ای که قطرات عرق‌ات همچون مروارید بل بیشتر ارزش دارد

چه کسی قدر آن را می‌داند

همه کسانی که دوستشان داری و کسانی که دوست‌ات دارند

براهی که انتخاب کرده‌ای خوب نگاه کن بی‌اندیش و در طراز یک ان بسوی جلو حرکت کن و هیچ از تنگی و پیچ واهمه نکن

من می‌بینم که از همه مشکلات گذشته‌ای و چه شیرین موفقیت را بغل زده‌ای... .

شکاف

بنام خدای کعبه

شاید شکافتن و شکفتن کلماتی باشند که برایمان جاذبه یا دافعه داشته باشد

اما دو شکافتن خیلی هم عجیب بوده و هم ماندنی و هم تکرار نشدنیبه خدای کعبه رستگار شدم

شکافتن دیوار کعبه برای تولد امیر مومنان علی علیه اسلام

و شکافتن فرق سر در محراب مسجد برای شهادت امام علی علیه اسلام

تولد و شهادت هر دو با شکافتن همراه است

ندای فزت و رب الکعبه صدایی است که در تاریخ ماندگار شده و عالم و آدم را بیدار می‌کند که علی مظلومانه در محراب به سوی معبودش پرکشید آنهم در شب قدر

شبهای قدر با ابرقدرت مادی و معنوی همچون علی مفاهیم تازه‌ای را برایمان می‌گشاید کاش که بتوانیم درک این معنی نماییم!

کمی از امام علی:

 وی فرزند ابو طالب بود. علی (ع) ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به رسالت مبعوث شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود ,  علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود

نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصیه و وزیر من خواهد بود , تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و نخستین کسی که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید

  علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه حجرت نمود و در شب هجرت(لیلة المبیت) نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند , علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود , امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود

در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه(س) را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد

علی در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود

هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود

علی (ع) در روز رحلت پیامبر اکرم 33 سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بود به عنوان اینکه جوان است و مردم به واسطه خون  های که در جنگها پیشاپیش پیامبر اکرم (ص) ریخته با وی دشمنند از خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شوونات عمومی به کلی قطع شد وی نیز گوشه خانه را گرفته به تربیت افراد پرداخت و 25 سال که زمان سه خلیفه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بود گذرانیده و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با آن حضرت بیعت نموده و به خلافت برگزیدند

آن حضرت در خلافت خود که تقریبا 4 سال و 9 ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (ص) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد و از این رود عده ای از صحابه که پیشاپیش آنها عایشه , طلحه ,  زبیر و معاویه بودند خون خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برافراشتند و بنای شورش و آشوب گری گذاشتند

آن حضرت برای خوابانیدن فتنه جنگی با عایشه و طلحه و زبیر در نزدیکی بصره کرد که به جنگ جمل معروف است و جنگی با معاویه در مرز عراق و شام کرد که به جنگ صفین معروف است و یک سال و نیم ادامه داشت و نیز جنگی با خوارج که در نهروان کرد و به جنگ نهروان معروف است . به این ترتیب در ایام خلافت خود بیشتر مساعی آن حضرت صرف رفع اختلافات داخلی بود و پس از گذشت زمان کوتاه صبح روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه در سر نماز به دست ابن ملجم که از خوارج بود ضربتی خورده و در شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسیدند

  شجاعت امام علی:

می دانیم در جنگ احد زمانی که علی (ع) 26 سال داشت  , آنجا که در همان اوایل جنگ 9 پرچمدار لشگر دشمن را به خاک انداخت و بعد هنگامی که پیامبر در خطر محاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت می چرخید و از وجود مبارکشان محافظت می کرد همه مردم این ندا را از آسمان شنیدند

لا فتی الا علی , لا سیف الا ذولفقار

علی از همه جوان ها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشیرها  برنده تراست

اما جنگ خندق و شجاعت بی همتای علی (ع) و داوطلب شدن ایشان جهت مبارزه با عمروبن عبدوود یکی از نیریمند ترین مردان عرب آری همانجا بود که پیامبر به واسطه اخلاص علی (ع) در این مقابله بی نظیر فرمود

ضربه علی یوم الخندق , افضل من عباده ثقلین

به راستی که چنین جمله ای در وصف هیچ دلیر مرد دیگری بیان نشده ! در آن زمان امیر المومنین 28 سال بیشتر نداشت!؟

در جنگ خیبر نیز هنگامیکه تمام مردان با تجربه و جنگ دیده سپاه اسلام شکست خورده بازگشتند , علی (ع) به میدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خیبر آن پیروزی بزرگ را برای اسلام به ارمغان آورد

به راستی که هیچ جوان دیگری , چنین جوانی پر شور و هیجان انگیزی نداشته است

واکنون در شب قدر و شب ضربت خوردن این راد مرد تاریخ و شهادت‌ او این فراق بزرگ را به همه دوستداران اهل بیت و آزادگان جهان تسلیت می‌گویم

سخن14

یا رب

زندگی آنقدر طولانی نیست!

که بخواهیم مهربانی را به فردا موکول کنیم.

سخن 13  سخن١٢   سخن11   سخن10    سخن9   سخن٨  سخن ۷  سخن ۶   سخن۵   سخن۴     سخن٣    سخن۲     سخن1