ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بنام نور آخر
چشمهای دیدم راه به راه
در راهی کمتر کوتاه
آن طرف باغی سبز و دور
کوهی سبز به افلاک آبی سر به سر
ابری تار بر کوهی قهوهای سوخته
خاکستر بر اجاق نشسته کاهگلی بی آب
باری است بر دوشم سنگین و طاقت فرسا
سنگین چون بیابان سنگلاخ در کمر کوهی بزرگ
مینشینم بر سر راهی به امیدی
نیست شرط عقل بریدن
نیست حقم روز قیر تن
جاریست زندگی در کنارم در برم
بی برم چون شاخه خشک
چون ماری خزیده در آفتاب تموز
ارغوان تن باطناش را ننگرم
شیرین کام زهرش را نچشم
چشم بر در از دور در فراق
فرق است بین در و دیوار
هم کرم و بی بصر ، بی صبر و بی پر
راستش را بگو چه خواهی از بشر
نازم در انگشت نه بر سرانگشت
رازهاست در دست رازق برقرا
بیقراری میکنی هر دم جای گل
شوق تن دارم که بیتن باشم
نیزهها برکشم در کار تو
تیره گشته آنجای افق
ابر و آب چاه شوق
تار است چشمان گوهری
تاراج گشته قافله در گذری
نازک گشته شیشهی بازیها
بازی گشته همه کارها
گشته کارها سربازی
سربازی و عشق بازی در میان کارزار
زار گشته روزگار امروز ما
با این دیدگاه بی رمق استاد ناب
تقویم بی ورق را چه گویی
سال بی روز را چه بویی
تو در میان و او در نیام
ما کجا اندر سوی شام
می بینم نیلوفر ارغوانی را
فیلی با خرطومی در گونی
ساز تیره تارش کجاست
تار مشکی اشکش چراست
موی طلایی خاکستری
خاکستر تنور چرا مشکی است
اشک ماتم هم امروز تاریک
تاریک هم جزی است از تاری
تار مویی هم به هوای نوریست
ظلمت کابوس هم از جوریست
بنام آفریننده آتش
گویند روزی آب جوشی در ضایفتی بر دست مفلوکی بریخت و دستش بسوخت، ناله بلند نمود که آی دستم آتش گرفت! آی دستم سوخت.
عارفی که در مجلس بود پرسید: آتش از کجاست؟ آب آتش را خاموش میکند در آب که آتش نیست!
مرد بعد از فراغت از سوختگی و آرامش تبسمی نمود.
عارف بگفت: بدان که در آب آتش نیست بلکه ظهور آتش است.
اعمال ما نیز اگر شر باشند باعث ظهور آتش دوزخ میشوند هرچند که اکنون آن آتش با این چشم دیده نمیشود.
بسمه تعالی
گلشن روستایی است در جنوب شرق انار با فاصله ١۴کیلومتر و مردمی سخت کوش و فعال در زمینه کشاورزی و شهید مهدیزاده از این خطه است.
دارای چندین باب مغازه و کارگاه بوده از جمله ساخت ماشینهای ضبط پسته و جوشکاری و کابینت و تعمیرگاههای مختلف تراکتور رادیو وتلویزیون ... و فروشگاههای لوازم خانگی ، پوشاک
از جمله صنایع این دهستان به کارخانه گونی بافی و بستهبندی پسته میتوان اشاره نمود.
دارای یک سالن ورزشی است که طرفداران زیادی را از جوانان و زنان و مردان را جذب نموده است.
امروزه این روستا دارای شورا بوده و بیش از 550 خانوار و جمعتی بیش 2500 نفر میباشد.
دارای پنج مسجد ( دو مسجد مربوط به شهرک رزمندگان گلشن میباشد) و یک آبانبار نیز میباشد.
کوی ناصریه اشاره شده در این کتاب یادگاری است بر یکی از موتورخانههای آبکشی در دهستان. دهستان فوق زیر نظر امینشهر میباشد.
دارای یک پمپ بنزین بوده که روستاهای اطراف از آن بهره میبرند.
این متن از کتابی است از:
وزارت دفاع ملی
سازمان جغرافیائی کشور
اداره جغرافیائی
بنام:
فرهنگ جغرافیائی
آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران
انار
جلد94- چاپ یکم
برگ NH-40-5سال 1358(در داخل جلد 1357)
البته قابل ذکر است که آنچه بعنوان تعداد جمعیت و... که در این کتاب آمده و آنطور که در مقدمه این کتاب آمده مربوط به گروهی پژوهشگر است که در سال 1353 در فارس سرگرم کار شده و نتیجه کار آنها 138 جلد شده که طبق یک نقشه راهنما(شکل در پستهای قبل آمده است) میباشد که هیچ مبنای اهمیتی قابل ذکری برای نقاط نیست بدین جهت این مجلد هم که بنام انار ثبت است فقط میتوان مرکزیت نقطه را مشخص کند نه اهمیت جمعیتی دارد نه اهمیت تقسیمات کشوری. برای پیدا کردن هر نقطه یا شهر و آبادی ما ماید در نقشه محل آنرا و سپس براساس حروف الفبا آنرا میتوانیم پیدا کنیم.
لذا این مجلد کتاب شهر شهربابک و روستاهایی از رفسنجان و ... را در بر گرفته است.
دیگر نقاط جغرافیایی از قبیل دشت و رود و کوه و.... در همان روستاهایی که کنار آن است توضیح داده شده است.(در مورد گلشن بدون هیچ دخل و تصرفی از این کتاب در صفحه ۶٩ الی ۶٩ چنین بیان شده است). حتی با اینکه رسمالخط کتاب به من نمیخورد و ... برای امانت با سختی سعی کردم عین نوشته در آید( با این حال پرانتز سبز از من است) مثل چسباندن حروف و غیره در آینده من در نوشته جدید توضیحات و اشتباهات این متن را میآورم و علل آنرا بررسی میکنم امیدوارم که فرصت اجازه دهد.
اما گلشن در این کتاب:
گلشن GOLSHAN
ده از دهستان انار، بخش حومه، شهرستان رفسنجان، استان کرمان
طج(طول جغرافیایی) َ21 55ْ، عج(عرض جغرافیایی) 48َ 30ْ، ارتفاع م(ارتفاع متوسط)1408متر.کویری، گرم خشک در 14 ک م(کیلومتری)جنوب خاوری انار .
جمعیت: 70 خانوار سرشماری۲۵۲۵(۱۳۴۵ه.ش)61تن(احتماً این عدد 601نفر است یا 610).از طائفه جدیدوعرب.
زبان: فارسی
دین:اسلام؛ شیعه
کار و پیشه:کشاورزی،باغداری و فرشبافی(25دستگاه)،فرشها با طرح کاشان.
کشت:آبی؛ آب از کاریز و چاه ژرف.
فرآوردهها: گندم،جو،پنبه،یونجه و پسته.
رستینیها: پوشش گیاهی برای چرای دام
دارای شرکت تعاونی روستایی،دبستان و یک مسجد.
در جنوب این آبادی کویی بنام ناصریه ساخته شده که وابسته به این روستاست.
بیشتر درآمد مردم آبادی از راه باغداری است.
بنام نزدیکترین
در ورای شهر
کنار تیغهای تیز آسمانی
کور سویی از سیاهی
تنها
جا مانده از دورانی نزدیک
فاصلهها را طی میکند
نزدیکتر از هر دوری
دورتر از همهی نزدیکان
شهری در غوغای بی تو
تو برای کی و کجا
آبهایی که جریان دارند
چون به انتها رسیدند به پرواز در آمدند
مرغابیهای دشت غم
نزدیک قدمهایم میکنند جیر جیر
سگی واق واق کنان در کوی چهار فرسنگ
رگی باریک از حیات
فاصلهها را میبرد
نزدیک میشود
انگار همین دیروز
فردا را کنار زد
نزدیک
فاصلهای به اندازه هیچ